آمارها نشان مي دهد كه در ابتدا سايت هاي مستهجن فقط تصاوير عريان زنان و مردان را نشان مي دادند ولي در دهه ي اخير پا را فراتر نهاده و تصاويري از اعمال شنيع و زننده اي همچون هم جنس بازي، تجاوز جنسي، ارتباط جنسي با محارم و حتي مقاربت جنسي انسان با حيوان را به نمايش گذارده اند.
امروزه اينترنت تبديل به وسيله اي براي دستيابي آسان كودكان به مستهجن نگاري شده است. در دسترس بودن محتواي مستهجن در فضاي وب باعث مي شود كه اين عمل براي بسياري از كودكان و نوجوانان تبديل به يك عادت و سپس اختلال رواني مخفي شود. اختلالي كه در بسياري از موارد ريشه ي بزهكاري هاي جنسي مي باشد. در اين راستا و با بررسي يكي از بزرگترين سايت هاي مستهجن غربي، آمارها نشان داده كه تعداد دفعات نمايش صفحات مختلف سايت 4.4 ميليارد بار در هر ماه بود و در هر ماه 350 هزار نفر مستقل (با آي پي منحصر به فرد) از اين سايت بازديد مي كردند و ميانگين زماني كه هر كاربر در اين سايت صرف كرده است حدود 15 دقيقه در روز بوده است.
تحقيقات نشان مي دهد ماهانه در فضاي اينترنت حدود 29 پتابايت مطالب مستهجن اعم از متن، فيلم، تصوير و... منتشر مي شود. با بررسي دومين سايت مستهجن مشخص شد حدود 100 ترابايت مطالب مستهجن بر روي هاست اين سايت ذخيره شده است و اين مطالب همگي منتشر شده. اما آن چه باعث دغدغه ي خاطر محققان شده و آن ها را بر آن داشته تا در اين زمينه صحبت به ميان آورند، صرفا تنها مسئله ي نگاه كودكان و نوجوانان به تصاوير افراد عريان و يا حتي ديدن تصاوير مستهجن نبوده، بلكه مسئله مهم تر، نوع تصاويري است كه باور و فرهنگ و اعتقادات يك كودك، نوجوان، جوان و حتي بزرگسال را تحت تاثير خود قرار مي دهد (جنگ نرم).
اما آن چه باعث دغدغه ي خاطر محققان شده و آن ها را بر آن داشته تا در اين زمينه صحبت به ميان آورند، صرفا تنها مسئله ي نگاه كودكان و نوجوانان به تصاوير افراد عريان و يا حتي ديدن تصاوير مستهجن نبوده، بلكه مسئله مهم تر، نوع تصاويري است كه باور و فرهنگ و اعتقادات يك كودك، نوجوان، جوان و حتي بزرگسال را تحت تاثير خود قرار مي دهد
مسلماً تغيير باورها و نگرش هاي شكل گرفته افراد، بسيار سخت تر از القاي نگرش هاي سالم براي رويارويي آن ها با اين گونه تصاوير ترسيم شده است، به ويژه كه در مورد كودكان زير سن بلوغ و نوجواناني كه در آستانه ي بلوغ قرار دارند، مي تواند باعث تجربه ي زود هنگام مفهوم ارتباط – عاطفي و فيزيكي – آن هم با دخالت و هدايت عوامل بيروني گردد. دكتر "مارك سوسين" رئيس انجمن روان شناسان كودكان و نوجوانان نيويورك چنين مي گويد: "اين قبيل مسائل با پُركردن خلاهايي كه با روياها و خيالات كودك پر مي شوند و به كمك تصاوير عيني كه تا به حال به ذهن كودك خطور نكرده، خواب و خيال او را به يغما مي برند." و اين دقيقا همان چيزي مي باشد كه غربي ها در راستاي رسيدن به اهداف خود به آن نيازمندند.
آمارها نشان مي دهد كه در ابتدا سايت هاي مستهجن فقط تصاوير عريان زنان و مردان را نشان مي دادند ولي در دهه ي اخير پا را فراتر نهاده و تصاويري از اعمال شنيع و زننده اي همچون هم جنس بازي، تجاوز جنسي، ارتباط جنسي با محارم و حتي مقاربت جنسي انسان با حيوان را به نمايش گذارده اند. محققان بر اين باورند كه ديدن تصاوير مستهجن و اعتياد به ديدن آنها موجب شده كه مردان تمايل زيادي به برقراري ارتباط جنسي با هم جنس خود داشته باشند. به همين دليل است كه در كشورهاي غربي، ازدواج همجنس گرايان سر و صداي زيادي ايجاد كرده و متاسفانه تا جايي پيش رفته كه حتي در بعضي از اين كشورها، اين گونه ازدواج ها رسميت پيدا كرده و اين افراد از حق قانوني برخوردار شده اند.
براي پيشگيري از بروز چنين مشكلاتي در بين جوانان، والدين و معلمان و اساتيد مي بايست نسبت به تهديداتي كه در فضاي مجازي وجود دارد آگاه شوند و راهكارهاي مناسب را براي مقابله با اين گونه تهديدات فرا گيرند
براي پيشگيري از بروز چنين مشكلاتي در بين جوانان، والدين و معلمان و اساتيد مي بايست نسبت به تهديداتي كه در فضاي مجازي وجود دارد آگاه شوند و راهكارهاي مناسب را براي مقابله با اين گونه تهديدات فرا گيرند؛ زيرا والدين، معلمان و اساتيد نقش بسزايي در آگاه سازي و فرهنگ سازي جوانان و نوجوانان دارند و بايد توجه داشت كه تفاوت فرهنگ شرق و غرب، اسلامي و غير اسلامي، تنها دليل امتناع از اين گونه برنامه ها نيست بلكه مسئله ي اصلي حول محور "جنگ نرم" در گردش مي باشد يعني انحراف از عقايد و ارزش ها در راستاي هدف دشمن.
پيامك هشدار سكته قلبي از داخل بدن! اين تراشه 14 ميليمتري قادر است 5 نوع علامت هشدار دهنده از حملات قلبي از جمله افزايش فشار پروتئينهاي تروپينين را تشخيص دهد. سه شنبه ۶ فروردين ۱۳۹۲ ساعت ۰۱:۳۰ فارس: دانشمندان تراشه كوچكي با قابليت كاشت داخل بدن انسان ساختهاند كه به دستگاه موبايل شما اعلام ميكند زماني كه در معرض ابتلا به سكتههاي قلبي قرار داريد، يك پيامك هشداردهنده ارسال كند. به گزارش كامپلكس، اين تراشه 14 ميليمتري قادر است 5 نوع علامت هشدار دهنده از حملات قلبي از جمله افزايش فشار پروتئينهاي تروپينين را تشخيص دهد. اين دستگاه الكترونيكي بسيار سبك همچنين توانايي سنجش گلوكز، لاكتوز و سطوح ATP را در بدن دارد. هدف اصلي از ساخت اين دستگاه بررسي وضعيت خون در بدن انسان است و براي آن وظايف ديگري از جمله احتمال ابتلا به ديابت در نظر گرفته شده است. به گفته دانشمندان سوئيسي، اين حسگر همچنين ميتواند مقدار دقيق دارو كه بدن به آن نياز دارد را براي بيماران سرطاني مشخص كند. پزشكان ميتوانند اين تراشه هوشمند را زير پوست بدن كار بگذارند. اين تراشه از طريق فناوري ارتباطي بلوتوث با دستگاههاي موبايلي از جمله گوشيهاي هوشمند ارتباط برقرار ميكند و نتايج حاصل از آخرين بررسيهاي خود را به آن انتقال ميدهد.
دانستني ها/ 13 عضو بدن كه نيازي به آنها نداريم!! سيمرغ/ 1-ماهيچه سابكلاويوس: ماهيچه كوچكي است كه شانه را به اولين دنده وصل ميكند. اين ماهيچه فقط در صورتي مفيد بود كه انسانها روي چهار دست و پا راه ميرفتند. بعضي از افراد يكي و بعضي ديگر دو تا از اين ماهيچه دارند. تعدادي نيز فاقد اين ماهيچه هستند. 2-آپانديس: اين عضو به انسانهاي اوليه در هضم گياهان كمك ميكرد. امروزه هر سال سيصد هزار آمريكايي آپانديس خود را عمل ميكنند (برميدارند). 3-مجراهاي شير در مردان 4- دندانهاي عقل: اين دندانها به انسانهاي اوليه كه مقدار زيادي از گياهان تغذيه ميكردند در جويدن غذا كمك ميكردند. امروزه فقط 5 درصد جمعيت دندانهاي عقل سالمي دارند. 5-ماهيچه هاي گوش بيروني: سه ماهيچه كه به انسانهاي اوليه اجازه ميداد تا گوشهاي خود را (مانند سگ و گربه) تكان دهند. 6- دنده گردن: دندههاي كوچكي است كه در يك درصد از انسانها مشاهده ميشود و ميتواند باعث مشكلات عصبي يا سرخرگي شود. اين دندهها باقيمانده عصر خزندگي در انسان هستند. 7-مژه سوم: پرندگان از اين مژه براي حفاظت از چشم و پاك كردن گرد و غبار استفاده ميكنند. انسانها قسمت كوچكي از اين مژه را در داخل گوشه چشم خود دارند. 8-ماهيچه پالماريس: ماهيچه درازي است كه از آرنج تا مچ كشيده شده. از اين ماهيچه براي آويزان شدن و بالا رفتن استفاده ميشده است. يازده درصد انسانها فاقد اين ماهيچه هستند. 9-مو: درحالي كه ابروها از ريزش عرق جلوگيري ميكنند و يا اينكه موي صورت مردان ممكن است براي زنان جذاب باشد اكثر موهاي بدن انسان هيچ كار خاصي انجام نميدهند. 10-بلند كننده موي بدن: حيوانات با استفاده از اين ماهيچه موهاي خود را به منظور بيشتر گرم شدن يا ترساندن حيوانات ديگر پف ميكنند. با كمك همين ماهيچه است كه مو بر تن ما سيخ ميشود! 11-ماهيچه پالانتاريس: اين ماهيچه پا به ميمونها كمك ميكند تا بتوانند با پاي خود چنگ بزنند. 9 درصد از انسانها فاقد اين ماهيچه هستند. 12-استخوان COCCYX: كنترل كننده دم حيوانات. حيوانات از دم براي تعادل يا ارتباط استفاده ميكنند. خارج كردن اين استخوان از بدن هيچ مشكلي براي سلامتي ايجاد نميكند. 13-سيزدهمين دنده: اين دنده در گوريلها و شامپانزدهها وجود دارد ولي فقط هشت درصد انسانها داراي اين دنده اضافي هستند
كارنامه درخشان علمي ايران در سال 91 خراسان - مورخ دوشنبه 1391/12/28 شماره انتشار 18368 نويسنده: زهراحاجيان hajian@khorasannews.com جامعه علمي ايران هيچ سالي را به پايان نمي رساند مگر با كسب افتخارات علمي متعدد . در سال 91 نيز باوجود تمام مشكلات ، كمبود ها ومحدوديت ها و در تنگناي ناشي از تحريم ها،موفقيت ها و دستاوردهاي ارزشمندي در عرصه هاي گوناگون علوم وفناوري هاي نوين اعم از هوافضا ، پزشكي، داروسازي ، فناوري هسته اي و... به دست توانمندمحققان كشورمان رقم خورد و بار ها و بار ها نام پر آوازه ايران در جهان طنين انداز شد. موفقيت ايران در پرتاب كاوشگر حامل موجود زنده به فضا ، آغاز ساخت اولين نيروگاه آزمايشي گداخت هسته اي در كشور ، توليد انواع راديو داروها و داروهاي نوتركيب و... تنها بخشي از ده ها دستاوردي است كه به همت متخصصان ايراني در سال 91 حاصل شده وچشم اندازهاي اميد بخشي در افق آينده علمي كشور پديدآورده است. آن چه مي خوانيد مروري است بر دستاوردها و موفقيت هاي جامعه علمي كشور در سالي كه گذشت. موفقيت ايران در پرتاب كاوشگر حامل موجود زنده به فضا كاوشگر ايراني«پيشگام» حامل موجود زنده (ميمون-رزوس ) همزمان با خجسته ايام ميلاد باسعادت نبي گرامي اسلام حضرت محمد (ص) و امام جعفر صادق (ع) ، با موفقيت به فضا پرتاب و بازيابي شد. بدين ترتيب دانشمندان و متخصصان فضايي كشورمان موفق شدند با برداشتن گام بلند ديگري در عرصه فناوري پيشرفته فضايي، پروژه ارسال حيات به فضا را كه در انحصار چند كشور معدود است،به اجرا درآورند.ميمون فضانورد ايراني تازهترين عضو مزرعه حيوانات فضايي است كه با اعزام موفقيت آميز به فضا، ايران را در كنار روسيه، آمريكا، فرانسه، آرژانتين، ژاپن و چين در فهرست معدود كشورهايي قرار داده است كه تاكنون موفق به ارسال موجود زنده به فضا شده اند.در واقع ايران با اين پرتاب موفقيت آميز گام نخست براي اعزام انسان به فضا را برداشت . اولين پيوند موفقيت آميز دست در خاورميانه تحقيقات 11 ساله محققان كشور براي انجام پيوند دست سرانجام در اسفند ماه جاري به نتيجه رسيد و متخصصان كشورمان موفق شدند اولين جراحي پيوند دست خاور ميانه را طي مدت بيش از 8 ساعت در بيمارستان 15 خردادبه انجام بر سانند. در جريان اين عمل بي سابقه دست جوان 25 ساله اي كه به تازگي در اثر تصادف رانندگي دچار مرگ مغزي شده بود، به بيماري 38 ساله پيوند زده شد .به گفته دكتر ولايتي رئيس بيمارستان مسيح دانشوري، در اين عمل بي سابقه به طور همزمان چند پيوند از جمله پيوند شريان، اعصاب دست، استخوان و پوست انجام شد و اين براي اولين بار است كه در منطقه و جهان اسلام پيوند دست از يك بيمار مرگ مغزي انجام مي شود. آغاز ساخت اولين نيروگاه آزمايشي گداخت هسته اي در كشور ساخت اولين نيروگاه آزمايشي گداخت در قالب طرح كلان ملي كه از سال 88 توسط سازمان انرژي اتمي كليد خورده بود ،در سال جاري آغاز شد . به گفته دكتر سلطانخواه معاون علمي رئيس جمهور، ،فناوري گداخت هسته اي وهمچنين موضوع نيروگاه هاي هسته اي گداخت از مباحث بسيار جديد در عرصه فناوري محسوب مي شود كه نه تنها در ايران بلكه در ديگر كشورها نيز صرفا در مرحله تحقيق و نمونه سازي است. پروژه گداخت هسته اي يك پروژه بسيار مهم و كليدي در دنيا محسوب مي شود كه مهم ترين كاربرد آن دستيابي به انرژي به ويژه انرژي الكتريكي و احداث نيروگاه هاي گداخت است كه با تحقق آن منبع لايزال انرژي در اختيار بشريت قرار مي گيرد. آزمايش موفقيت آميز نخستين پهپاد عمود پرواز جهان ساخت ايران نخستين پهپاد عمود پرواز جهان كه توسط محققان كشورمان ساخته شده است،اواسط آبان امسال اولين پرواز آزمايشي خود را با موفقيت پشت سر گذاشت . به گفته عباس جم مدير گروه توسعه ارتباطات شركت سازنده نخستين پهپاد عمود پرواز جهان و مسئول پروژه ، اين پهپاد با نام تجاري «كوكر1» توسط تعدادي از متخصصان يك شركت دانش بنيان ساخته شده ودانش طراحي اين سازه كاملاً بومي بوده و فناوري ساخت آن نيز جزو فناوري هاي ساخت پهپادهاي فوق پيشرفته دنيا با سازه بسيار سبك فول كامپوزيت است و ما به فناوري ساخت اين سازه و طراحي آن كه مهمترين قسمت يك سازه در صنعت هوافضاست، دست پيدا كرده ايم.هنوز هيچ كشوري در دنيا موفق نشده است با قرار دادن موتوري روي سازه اي پهپادي عمود پرواز توليد كند كه قادر به پرواز باشد.پهپاد عمود پرواز به باند پرواز نيازي ندارد و نشست و برخاست آن به صورت خودكار و بدون نياز به خلبان انجام مي شودوكنترل آن هم از طريق نقطه به نقطه انجام مي شود و براساس سيستم GPS ميتوان به آن فرمان داد كه از يك نقطه به نقطه ديگر برود و همچنين مي توان مسير آن را در طول پرواز تغيير داد. به گفته مجري طرح ، از نخستين پهپاد عمود پرواز دنيا مي توان براي عمليات امداد و نجات، شناسايي و كنترل تصويري نقاط مرزي كشور در زمين و دريا استفاده كرد. بهره برداري از اولين شتاب دهنده خطي درمان تومورهاي سرطاني در كشور اولين شتاب دهنده خطي ساخت ايران با قابليت نابودسازي و درمان تومورهاي سرطاني بهمن امسال با حضور مسئولان وزارت بهداشت در جزيره قشم رونمايي و همزمان ، خط توليد شتاب دهنده خطي درمان تومورهاي سرطاني با ظرفيت توليد سالانه 10 دستگاه راه اندازي شد . تا پيش از اين فناوري ساخت دستگاه شتاب دهنده خطي تنها در اختيار كشورهايي از جمله آمريكا ، ژاپن و چين بود كه ايران با ساخت اين شتابگر در زمره 5كشور توليد كننده اين دستگاه قرار گرفت. به گفته معاون تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت ،اين دستگاه با تابش پرتو ايكس (فوتون تراپي ) و الكترون (الكترون تراپي) به تومورهاي سرطاني حمله مي كند ودر نتيجه باعث كوچك شدن تدريجي تومورها و در نهايت نابودي آن ها مي شود . ايران با توليد سوخت بيوديزل به روش «CVR»،انحصار آمريكا را شكست محققان كشور مان همچنين امسال موفق به توليد سوخت بيوديزل به روش «CVR» شدند كه دانش فني توليد اين نوع سوخت تاپيش از اين در انحصار آمريكا بوده است . نخستين خط توليد سوخت بيوديزل اسفند جاري در اصفهان راه اندازي شد . از اين پس سالانه ۱۲۰هزار تن سوخت پاك در كشور توليد مي شود. بيوديزل جايگزين مناسبي براي گازوئيل است، اين سوخت از ضايعات روغن هاي گياهي توليد مي شودو درصد آلايندگي ناشي از سوخت بيوديزل ۶۰۰بار كمتر از سوخت ديزل معمولي است. به گفته مجري طرح، در روش CVR، سوخت بيوديزل در كسري از ثانيه توليد مي شود. توليد 2 داروي در مان بيماري هاي قلبي وسرطان به عنوان دومين كشور جهان توليد 2 داروي نوتركيب " رتيپلاس" (موثر در رفع لخته هاي خوني و درمان بيماري هاي قلبي وعروقي ) و"پگاستريم" ( براي درمان سرطان و نقص ايمني مادرزادي در كودكان) توسط محققان پارك فناوري پرديس كه به تازگي با حضور معاون اول رئيس جمهوري رونمايي شد،از جمله مهم ترين دستاوردهاي محققان كشورمان در سال 91 است كه ايران را در جايگاه دومين كشور توليد كننده اين داروها در جهان قرار داد . راه اندازي شبكه ملي«گريد»با 14 ابررايانه براي انجام محاسبات پيچيده علمي با راه اندازي شبكه ابر رايانه ملي ،تحول عظيمي در عرصه انجام پروژه هاي علمي پيشرفته با امكان بهره مندي تمام دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي و نهاد هاي مختلف از توان محاسباتي اين شبكه در حوزه هاي مختلف و به طور كلي در تحقيقاتي كه نياز به محاسبات عظيم دارد، ايجاد مي شود. هدف از فناوري گريد، يكپارچه كردن منابع پردازشي شامل رايانه ها، داده هاي خام، آشكارسازها و دستگاه هاي آزمايشگاهي است كه از طريق يك شبكه(مانند اينترنت) به همديگر متصل شده اند؛ با فناوري گريد مي توان منابع محاسباتي يك موسسه يا دانشگاه، دانشگاه ها يا موسسههاي يك كشور و يا چندين موسسه بين المللي را كه به ترتيب گريد محلي،گريد ملي و گريد جهاني ناميده مي شوند، يكپارچه كرد. به گفته معاون علمي رئيس جمهور، درمرحله اول طرح كلان ملي تورين محاسباتي در 2 دانشگاه، مركز ابررايانه ملي راه اندازي شد و در مرحله دوم حداقل در 12 دانشگاه و مركز علمي ديگر ، ابر رايانههايي با توان پردازشي كم راه اندازي و از طريق تورين محاسباتي ملي به يكديگر متصل مي شود. راه اندازي قدرتمندترين موتور جست وجوي خبر فارسي يكي ديگر از مهم ترين دستاوردهاي محققان كشورمان در سال 91 راه اندازي قدرتمند ترين موتور جست و جوي خبر فارسي بود كه به همت متخصصان يكي از شركت هاي دانش بنيان پارك فناوري دانشگاه تهران پس از ۶ سال تلاش مستمر محقق شد . اين محققان با دستيابي به دانش فني طراحي موتورهاي جست وجو موفق شدند قدرتمندترين موتور جست وجوي ايراني محتواي فارسي زبان را در حوزه اخبار راه اندازي كنند. اين موتور جست وجو يك موتور جستوجوي تخصصي خبر است كه با قابليت رصد لحظه به لحظه بيش از ۴۰۰ سايت خبري نيازهاي پژوهشگران، دانشگاهيان و خبرنگاران را برآورده مي كند. به گفته سيدمحمد مدني خوانساري مدير پروژه ، اين موتور جست وجو كه در آدرس TNEWS.IR قابل دسترسي است، عميق ترين موتور جست وجو در حوزه خبر است كه به طور تخصصي خدمات خود را در حوزه خبر ارائه مي دهد. اين جست وجوگر ايراني يك موتور جست وجوي عمومي نيست بلكه يك موتور جست وجوي تخصصي با گرايش خبر است. توليد اولين نانوداروي ضدسرطان ساخت ايران وشكست انحصار آمريكا "سينادو كسوزوم "اولين نانوداروي ضدسرطان توليد شده توسط محققان كشورمان، در سال 91 توليد ودر داروخانه هاي كشور توزيع شد .به گفته مجري پروژه، فناوري ساخت اين دارو تاكنون در انحصار آمريكا بوده و ايران در واقع دومين كشور دنياست كه با شكست انحصار آمريكا، به فناوري ساخت اين نانوداروي ضدسرطان دست يافته و موفق به توليد انبوه و توزيع آن در بازار شده است. اين دارو به دليل بهره گيري از نانوذرات به صورت هدفمند تنها بافت تومور را هدف قرار مي دهد.اين فرآورده در درمان سرطان سينه، سرطان تخمدان (در حالت هاي خاص)، مولتيپل ميلوما كه نوعي سرطان خون است و همچنين نوعي سرطان بافت نرم به نام «كاپوسي ساركوماي» مورد استفاده قرار مي گيرد.
ثروت افسانهاي آشغال دزدها عدهاي از مردم از دورريختنيهاي شهروندان روزانه بالغ بر 150 هزار تومان درآمد خالص دارند آن هم از راه بسيار آسان. فارس: دزدي در روز روشن. كسي هم كاري به كارت ندارد. روزانه كمتر از ۲۰۰هزار تومان درآمد ندارد؛ به آخر كوچه رسيده، گوني پر از آشغالش را به زمين ميگذارد و به ديوار تكيه ميدهد، ميگويد: خدا رو شكر درآمدمان خوب است ولي رئيسمان پورشهسوار است و درآمد ميلياردي دارد. چند سال ديگر من هم ثروت افسانهاي خواهم داشت. كار و كاسبي برخي از افراد در روزهاي پاياني سال خوب شده و پولهاي هنگفتي به جيب مي زنند. عدهاي از مردم از دورريختنيهاي شهروندان روزانه بالغ بر 150 هزار تومان درآمد خالص دارند آن هم از راه بسيار آسان. اين افراد در گذشته گوني به دوشهاي بودند كه طلاي كثيف مي دزديدند ولي در حال حاضر پيشرفت كرده و با چرخ آشغال دزدي ميكنند. در روزهاي پاياني سال مردم خانه تكاني كرده و ميزان دور ريختنيها بيشتر مي شود و بازار آشغال دزدها در شهر رونق بيشتري ميگيرد. كريم يكي از آشغال دزدهاي شهر گفت كه روزانه بين 150 تا 200 هزار تومان درآمد دارد و هر چقدر به روزهاي پاياني نزديك تر مي شويم ميزان درآمد بالاتر مي رود. وي ادامه مي دهد يك خانه در جنوب شهر خريده ام در حال حاضر ماهي 600 تا 700 هزار تومان قسط مي دهم. به گفته كريم، خدا رو شكر كار و كاسبي خوب است و به راحتي مي توانم اقساط را پرداخت كنم. طبق آمار سازمان شهرداري هاي كشور روزانه بيش از هفت هزار و500 تن و سالانه بيش از 5/2 ميليون تن زباله خانگي و شهري در تهران توليد مي شود كه 30 درصد آنها خشك و قابل بازيافت است اما تنها پنج درصد زباله هاي خشك كه حدود 5/1 درصد كل زباله هاي تهران را تشكيل مي دهد، بازيافت مي شود. بر اساس برآوردهاي صورت گرفته هر فرد شهرنشين بهطور متوسط 750 گرم و هر روستايي 350 گرم زباله توليد ميكند. اين ميزان زباله منجر به آلودگي آب، خاك و هوا ميشود، گازهاي گلخانهاي ايجاد ميكند و مشكلات گرم شدن زمين را بهدنبال دارد كه امروزه يكي از نگرانيهاي اساسي جهانيان است. بخش عمدهاي از زبالههاي توليد شده در تهران زبالههاي خشك هستند كه با توسعه شركتهاي صنعتي و كارخانههاي مدرن، روزبهروز بر ميزان زبالههاي خشك افزوده ميشود. در اين بين نيز افرادي هستند كه اقدام به ربودن اين زباله ها مي كنند. شهرداري تهران بسياري از زباله هاي شهر را بازيافت مي كنند اما اين گوني به دوش ها به دليل مهارت فراواني كه دارند خودشان اقدام به جداسازي زباله ها كرده و پولي خوبي از اين راه به جيب مي زنند. سرعت شهروندان در توليد زباله بسيار تعجب برانگيز است. برخي از زبالهها نه در طبيعت تجزيه ميشوند و نه بازگشتپذيرند. ميزان توليد زبالههاي پلاستيكي، بالاست و بخشي از زبالههاي پلاستيكي نيز در طبيعت به حال خود رها شده و همين امر باعث بروز مشكلاتي براي محيط زيست مي شود. نوع توليد زباله در شمال و جنوب شهر متفاوت است. زباله هاي بالاي شهري عيار بالاتري دارد و سرقفلي زباله دزدي در اين مكانها بسيار بالاست. محمد يكي از آشغال جمع كن هاي شهر گفت كه سرقفلي جمع اوري زباله در شمال شهر بالاتر است چرا كه انها زباله هاي بهتري توليد مي كنند. وي ادامه داد: تخت، كمد، و ساير وسايل اضافي كه آنها به عنوان زباله بيرون مي گذارند را مي توان به قيمت خوبي فروخت. به گفته محمد، سرقفلي آشغال دزدي در بالاي شهر براي افراد با سابقه است و افرادي كه سابقه كمتري دارند در جنوب شهر اقدام به زباله دزدي مي كنند. مدتي است شهرداري تهران وعده داده است كه از قصد دارد برق با عيار طلاي كثيف توليد كنند كه البته تاكنون اين امر محقق نشده است، قرار بود اين كار امسال انجام شود ولي به دليل تحريم ها كار به تأخير افتاد. مجتبي عبداللهي معاون خدمات شهري شهرداري تهران در اين باره گفت: در تلاشيم تا پروژه توليد برق از زباله را بزودي افتتاح كنيم. به گفته عبداللهي، مذاكراتي در اين زمينه صورت گرفته و كارهايي هم انجام شده است. بر اساس اين گزارش، توليد برق از زباله براي تهران سودآور دارد و مي توان از طلاي كثيف ، طلا استخراج كرد. با نزديك شدن به روزهاي پاياني سال تعداد زباله دزدها در شهر بيشتر مي شود چرا كه ميزان توليد زباله به 11 هزار تن در روز ميرسد. اين كارگران غيرمجاز صبح تا شب زبالههاي خشك را جمعآوري ميكنند و در آمد خوبي هم كسب مي كنند.البته مسئولان شهري معتقدند تعداد اين افراد به واسطه اقدامات خوبي كه صورت گرفته است كم شده است. جمال يكي از زباله جمع كن هاي شهر گفت كه من 3 بچه دارم و در آمد خوبي هم از اين راه كسب مي كنم. وي در ادامه گفت كه درآمد خيلي خوب است و حاضر نيستم تحت هيچ شرايطي اين كار را ترك كنم. جمع آوري زباله ها و تفكيك آن از مبدا يكي از برنامه هاي جدي شهرداري محسوب مي شود و عليرغم توجه جدي كه به آن وجود دارد اما همچنان از برنامه عقب و در حال دست و پنجه نرم كردن با كودكان آشغال دزد است. براساس آمار رسمي، روزانه دست كم ميلياردها تومان زباله در كشور دفن مي شود و عدهاي زباله دزد به راحتي اين طلاي كثيف را مي برند و ثروت هاي هنگفت از اين راه به جيب مي زنند. آشغال دزدها زباله ها را از شهر جمع آوري كرده و بعد از تفكيك آنها را در حاشيه شهر مي فروشند و اين افراد رقباي خوبي براي شهرداري هستند. كريم يكي از زباله دزدها گفت در حال حاضر زباله ها را كيلوي 600 تا 700 تومان مي فروشيم و در برخي از موارد كه زباله بهتر باشد با قيمت بالاتري به فروش ميرسد. وي ادامه داد: رضا ژلي سر دسته خريد اين زباله هاست. به گفته كريم، وضع مالي رضا خيلي خوب است و ماهانه بيش از 15 ميليون درآمد دارد. طرح تفكيك از مبدا به خوبي در تهران اجرا نمي شود اگر اين طرح اجرايي مي شد بسياري از مشكلات برطرف مي شد. اما روزانه تعداد زيادي كارگر كه اغلب آنها كودك هستند، تمام زمان خود را با زباله ها سپري مي كنند تا از اين طريق امرار معاش كنند. البته نبايد از اين نكته غافل شد كه پول اصلي در اين زمينه به جيب سرشبكه هاي آنها مي رود. محمد يكي ديگر از زباله دزدهاي شهر گفت كه 23 سال سن دارد و حدود 14 سال است در اين حرفه است. محمد در ادامه گفت كه زباله دزدي در شهر سرقفلي دارد و قيمت آشغالها در هر قسمت شهر متفاوت است. وي گفت بعد از 14 سال كار تازه توانستم جاي خوبي را پيدا كنم و مستقر شود. زباله دزدها تحت پوشش باندهاي هستند كه آنها را هدايت مي كنند و مكان هاي فعاليت آنها را مشخص مي كند و از اين راه افراد سودهاي هنگفتي به جيب مي زنند. برخي از كارشناسان معتقدند كه بيشتر افرادي كه به كار جمع آوري زباله بازيافتي روي مي آورند، فقيرند و اين مسئله باعث مي شود كه كودكان و حتي بزرگسالان بدون مجوز شهرداري و به صورت غيرقانوني به جمع آوري زباله و مواد بازيافتي مشغول شوند. احمد يكي از زباله دزدها گفت كه در گذشته افغاني ها بيشتر آشغال دزدي مي كردند و گوي سبقت را ربوده بودند اما در سال هاي اخير ايراني ها بهتر كار مي كنند چرا كه بيشتر افغاني ها از كشور رفته اند. وي ادامه داد: روزي 5 تا 6 ساعت كار مي كنيم و بهترين زمان كار شب هاست و همچنين درشب هاي عيد كارمان بيشتر مي شود و درآمد بالاتر مي رود. جبار يكي ديگر از زباله دزدها كه حدود 20 سال دارد گفت كه از بچگي در داخل زباله ها بزرگ شدهام. به صورت خانوادگي كار مي كنيم و همه در اين حرفه هستيم. وي ادامه داد وقتي 6 سالم بود كارم را آغاز كردم . وي در خصوص سختي هاي كارشان گفت كه بعضي وقت ها تيغ و يا سر سرنگ وارد دستمان مي شود و واقعا برايمان مشكلات درست مي كند. بر اساس اين گزارش همچنين محمد باقر قاليباف شهردار تهران معتقد است كه ميزان توليد زباله در تهران خجالت آور است. وي ادامه داد: در تهران روزانه چندين بار مخازن زباله خالي مي شود اين در حالي است كه در ساير كشورها اين كار انجام نمي شود. شهردار تهران بيان كرد: مديريت شهري بنا دارد از طرح بازيافت زباله ها به عنوان يكي از اولويت هاي كاري خود براي توليد سرمايه بهره گرفته و ضمن تلاش براي پايين آوردن سطح آلاينده هاي جوي از گاز متان ذخيره شده در مراكز سنتي دفن زباله نيز به عنوان يكي از منابع جديد انرژي بهره بگيرد. حمزه شكيب رئيس كميسيون توسعه و عمران شوراي شهر گفت: شوراي شهر به طور حتم به بررسي موضوع زباله دزدي در پايتخت و درآمدهاي حاصله از آن ورود پيدا ميكند. حمزه شكيب درباره پديده "زباله دزدي" در پايتخت، اظهار داشت: درباره زباله دزدي در شهر توضيحات مختصري از يكي از اعضاي شوراي شهر شنيدم مبني بر اينكه تيمهايي وجود دارند كه زبالههاي قابل بازيافت را از مبداء جمعآوري ميكنند، به فروش ميرسانند و از اين طريق ميلياردها تومان درآمد دارند. وي ادامه داد: بنده به شخصه درباره اين موضوع اطلاعات دقيقتري ندارم و نميدانم حجم اين زباله ها چقدر است، با چه رقمي فروخته ميشود يا چه افرادي پشت آن وجود دارند البته متأسفانه وجود چنين موضوعي بعيد نيست. همچنين حسن بيادي نائب رئيس شوراي اسلامي شهر تهران از وضعيت زبالهها و دزدي آن توسط برخي از افراد گلايه كرد و گفت: برخي از افراد از اين راه توانستهاند ثروت زيادي به جيب بزنند. وي ادامه داد در حال حاضر گروهي زبالههاي شهر تهران را سرقت و از محل آن پولدار ميشوند. مجتبي عبداللهي معاون خدمات شهري شهرداري تهران به جمع آوري زباله در تهران اشاره كرد و گفت: روزانه 7 تا 8 هزار تن زباله در تهران توليد ميشود. وي با بيان اينكه تصفيه زباله بايد از مبدا انجام شود گفت: فرهنگ سازيها در اين زمينه بايد در ميان مردم صورت گيرد. عبداللهي با تاكيد بر اين موضوع كه سرانه توليد زباله در تهران بالاست گفت: نرم جهاني توليد زباله براي هر فرد 450 تا 500 گرم است اين در حاليست كه در كشور ما هر فرد حدود 800 تا يك كيلو زباله توليد مي كند. معاون خدمات شهري شهرداري تهران ادامه داد: زبالههاي تهران 40 تا 50 سال است كه به كهريزك منتقل مي شوند. به گزارش فارس، پديده زباله دزدي در تهران پاياني ندارد و افرادي از اين راه پول هاي هنگفتي به جيب مي زنند و بهتر است براي رفع اين معضل در شهر اقدامات اساسي تري انجام شود
با ابوالفضل جليلي فيلمساز مؤلف و مستقل سينماي ايران بوديسم يك ناخن علامه هم نيست مرجع : روزنامه جوان گزارشگر : حسن فرامرزي احتمالاً معرفي ابوالفضل جليلي يكي از دشوارترين كارهاي دنياست، آدمي كه به شدت ميشناسي اما نميتواني معرفياش كني. يك دهه و اندي پيش وقتي تلويزيون در مرور آثار جليلي، فيلم «يك داستان واقعي» را نشان داد احساس كردم سالهاست جليلي را ميشناسم، درست وقتي كه جليلي در فيلم، سينما را رها كرد تا پاي صمد را جراحي كند، شايد خيليها اسم اين كار را ضد سينما يا بيرون آمدن از قواعد سينما بدانند اما من آن موقع دوست داشتم، هنوز هم دوست دارم. من اين فيلم در فيلم را باور كردم و نتوانستم اقناع شوم كه اين هم يكي از آن بازيهاي فرمي متداول سينماست. فكر ميكنم پسوندها و پيشوندها در شكل اتوكشيده زندگي بيشتر جواب ميدهد اما ابوالفضل جليلي شكل اتوكشيده زندگي نيست، به خاطر همين نميتواني معرفياش كني. به نظر من او مثل يك روح سيال و سرگردان، دنبال معناي زندگي ميگردد و هر چيزي را كه به استخدام درميآورد به خاطر اين است كه آن حقيقت كه مثل يك منظومه پراكنده در درونش ميچرخد، مجموع شود. گفتوگوي من با جليلي حدود سه ساعت طول كشيد، آنچه را ميشد آورد، آوردهام. پرسشها را هم حذف كردهام كه فقط صداي جليلي را بشنويد. سالها بود كه من ميرفتم فستيوالها، بعد درباره علامه طباطبايي صحبت ميكردم. از من ميپرسيدند اين كيست كه تو دربارهاش حرف ميزني؟ فيلسوف است؟ ميگفتم نه، درويش است؟ ميگفتم نه، ميگفتند صوفي است؟ ميگفتم نه، ميگفتم اين چهره اسلامي است اما بخشي از اسلام، يعني عرفان. ضمناً اينها برداشتهاي شخصي من است، يعني تحصيلاتي در اينباره ندارم، بعد ميگفتند عرفان يعني چه؟ نميفهميدم يعني چه، نميتوانستم بگويم. مثل اينكه شما حال خوشي داريد ميگويم اين حس خوبي است، اما گفتني نيست. اولينباري كه اصلاً عرفان را حس كردم، تصويري بود كه از علامه طباطبايي ديدم. اوايل انقلاب بود، ۱۸ سالم بود، رفته بودم تلويزيون. اسم مرا گذاشته بودند «پسركي كه ميدوه، ميخنده» شلوغ بودم و به همه هم ايراد ميگرفتم، ولي چيزي نميگفتند. رفته بودم لابراتوار تلويزيون بپرسم فيلمهايم چه شده. - صبح ميرفتم فيلمبرداري ميكردم، ظهر ظاهر ميكردند، بعدازظهر از برنامه كودك پخش ميشد- لابراتوار بودم، روي مانيتوري كوچك، روحانياي را نشان ميداد، سياه سفيد، فيلم كيفيت بالايي نداشت، دور تند هم ميرفت، صدا هم نداشت. من پيگير فيلمم بودم كه نگاهم افتاد به اين تصوير، گفتم اين كيه؟ حالا اينها به من ميگفتند فيلمهايت آماده است، وردار و برو، من هم ميخكوب شده بودم و ميگفتم نه، به من بگوييد اين كيه، تو فكر كن يك آدم ۱۸ ساله با يك تصوير سياه سفيد خطدار دور تند بدون صدا، يك صورت را ميبيند و اينطور مجذوب ميشود. انگار كه مرا در يك اتمسفري فريز كرده بودند، پرسيدم اين آقا با چه كسي صحبت ميكند؟ گفتند با آميزمحمود وزير. آميز محمود وزير يكي از بچههاي لابراتور بود، اسمش محمود وزيري بود، روي حساب رفاقت محمود وزير صدايش ميزدند. من ميگفتم نه، غير از محمود وزيري، ببينيد! چه دريچههايي با يك تصوير براي من باز ميشود، وقتي حقيقتي در اين تصوير وجود دارد. گفتند نه، غير از محمود وزيري كس ديگري نبوده، اينها هم عصباني شده بودند، كار داشتند، ميگفتند برو دنبال كارت، به خدا قسم اين تصوير مرا ميخكوب كرده بود. محمدتقي شاهرخ از بچههاي انجمن اسلامي تلويزيون كه بعدها رئيس لابراتوار شد، يكدفعه گفت چه ميگويي؟ چه ميبيني؟ گفتم من نميتوانم به شما بگويم چه ميبينم، اما چيزي ميبينم، حتي گفتم شما نميفهميد، اگر ميفهميديد شما هم ميديديد. گفتم فقط اسم اين را به من بگوييد، بعد كه اسمش را گفتند، گفتم من پيدا كردم آن گمشدهام را، اين است گمشده من. متأسفانه ايشان فوت شد همان سال ۶۱، اما با همان يك تصوير جهان مرا تكان داد. در خارج به من ميگويند ابوالفضل در آيلند خودش زندگي ميكند، ميآيد در اروپا به ما فحش ميدهد، بعد ميگوييم به تو چه ربطي دارد، مگر اينجا مال تو است، من به آنها ميگويم وقتي خدا مرا آفريد به من گفت من كائنات را براي تو آفريدم اما من چون تنبل بودم، آمدم ايران، اما خودش گفت من كائنات را براي تو آفريدم، به آنها ميگويم پس كشور تو و ما نداريم. رفته بودم برزيل، يكي از من پرسيد تو مگر برزيلي هستي، خيلي راحتي با اينها، گفتم همه ما يك پدر داريم. بارها درخواست كردهام كه كاش اجازه ميدادند تجربههاي خودم را درباره حجاب و نماز و پديدههاي اينچنيني بازگو كنم. واقعاً تجربه كردهام، يعني وقتي در ژاپن درباره نماز حرف ميزنم و آن ژاپني به من ميگويد چطور ميتوانم نماز بخوانم، - نه به خاطر اينكه آدم مهمي باشم- من لايق شدم چيز مهمي را ياد بگيرم. اين تمركزي كه شما ميگيريد- ذن يا بوديسم- كه سالانه ميليونها طرفدار ميگيرد اين يك ناخن علامه هم نيست اما به ما اجازه نميدهند درباره اين موضوعات حرف بزنيم، تا بخواهيم چيزي بگوييم، ميگويند توي فلان فلان شده ميخواهي درباره مذهب صحبت كني. من معتقدم كه نقطه كمال و الهيات، سكوت است. هر موقع ميخواهم دعا كنم- يك لحظههايي است كه آدم حس ميكند هرچه از خدا بخواهد، ميدهد- هرچه فكر ميكنم، ميگويم نه، خدايا فقط اين حال را از من نگير، جالب اين است كه همان موقع آن حال از من گرفته ميشود. حافظ جهان را با همين ۳۲ حرف تكان داد من كشورهاي مختلف كه ميروم اكثراً به جاي اينكه درباره سينما صحبت كنم، راجع به انديشهها حرف ميزنم، چون سينما را انديشهها ميسازند، وگرنه اينكه كلوزآپ، بعد لانگشات و... اينها به خودي خود مهم نيست، مهم اين است كه با اينها چه بگويي. يك بار هلند بودم، خبرنگاري را ديدم با عكاسشان پچپچ ميكند. گفتم چه ميخواهي بگويي، گفت ميخواهم چيزي بگويم اما ترس دارم، گفتم بگو، اشكال ندارد. گفت من تمام فيلمهاي تو را ديدهام- فيلمهايي كه من در بچگي هم ساختهام در فستيوال روتردام نمايش داده شده- و احساس ميكنم شما يكسري ابزار داريد كه همه فيلمهايتان را با همان ابزارها ميسازيد- من دوست دارم منتقد، اينطور موشكافانه برخورد كند، اينجا همه چيز را بين «خوب» و «بد» قرار ميدهند كه جفتشان اشتباه است- من از آن خبرنگار پرسيدم چه ابزاري؟ گفت تو هميشه راهآهن داري، دريا داري، پاسگاه پليس داري، دويدن داري... گفت تو همه فيلمهايت را با همينها ميسازي، گفتم كاملاً درست است، بعد گفت تو چطور ميتواني با اين ابزارهاي تكراري، فيلم بسازي و به تكرار نيفتي. گفتم امروز در غرب ميگويند همه سوژههاي سينما تمام شده و ديگر سوژهاي نمانده است، اما ما شاعري داريم كه ميگويد «يك قصه بيش نيست غم عشق وين عجب/ كز هر زبان كه ميشنوي نامكرر است» گفت خيلي جالب است. گفتم جالبتر اينجاست كه ۶۰۰، ۷۰۰ سال پيش به اين شاعر گفتند ما ميخواهيم تو دنيا را تكان بدهي، گفت كار من نيست. خداوند گفت من ابزاري به تو ميدهم كه با همين ابزار ميتواني دنيا را تكان بدهي، گفت چه ابزاري؟ خداوند گفت ۳۲ حرف، الف، ب، پ، ... آدمي اين سي و دو حرف را گوناگون و مختلف كنار هم چيد، چيدماني كه هنوز راز زيبايي و مانايياش نامكشوف مانده است. به آن خبرنگار گفتم من علاوه بر آن ۳۲ حرف، قطار دارم، دريا دارم، زمين دارم، آدم دارم. خبرنگار ژاپني حافظشناس آورده بود متأسفانه ما بعد از انقلاب بد تربيت شديم. من در فستيوالهاي مختلف داستان حضرت محمد(ص) و زني را كه خاكستر ميريخت روي حضرت، در جاهاي مختلف، برحسب شرايط تعريف كردهام. باور كنيد عجيب متأثر ميشوند، اصلاً تكان ميخورند، بارها ميگويند ما را تاچ كردي. بعد به من ميگويند اين پيغمبر شماست؟ پيغمبر اسلام است؟ ميگويم بله، ميگويند پس چرا تصويري كه ما از كشور شما ميبينيم اينطور نيست؟ چرا مسئولان كشور شما از اين حرفها نميزنند؟ در ژاپن- بعد از اكران فيلم «حافظ»- چهار روز ۵۰ مصاحبه كردم كه واقعاً حالم بد شد.فيلم «حافظ» را كه ساختم، متناسب با روزگار حافظ دو موضوع را مطرح كردم. يكي اهل «طريقت» و ديگري اهل «شريعت». توجه كنيد كه مصاحبهكننده روزنامه آساهي در ژاپن با من مصاحبه ميكند، بعد ميگويد نظر شما راجع به اهل طريقت و اهل شريعت چيست، طرفدار كدام هستي، گفتم شما اصلاً ميدانيد اهل طريقت و اهل شريعت يعني چه؟ گفت يك مقدار ميدانم، گفتم چهها ميداني؟ وقتي شروع كرد به حرف زدن، ديدم آنقدر درباره مذهب و عرفان ما ميداند كه به خبرنگاران ديگر گفتم هرچه ايشان ميگويد لطف كنيد از زبان من بنويسيد، من به خبرنگار آساهي گفتم شما اين مصاحبهكننده را از كجا آورده بوديد؟ گفت اين خانم، حافظشناس است، من براي اينكه با شما مصاحبه كنم، ۱۵ روز قبل از اين خانم وقت گرفتم كه بيايد و با شما مصاحبه كند. توجه ميكنيد، يعني اينطور كندوكاو ميكنند اما ما در خود اين اشتياق كندوكاو گنجينههاي فرهنگيمان را نميبينيم. حقيقت با تو است، از چه بايد بترسي؟ چيز زيادي از قرآن نميدانم اما به هر حال اين آيه را در قرآن داريم كه «فبشر عبادي الذين يستمعون القول و يتبعون احسنه» خب شما نگاه كنيد، اگر ما فقط اين آيه را ميفهميديم چقدر از خشونتهاي كلامي و لفظي و رفتاري در بين سياستمداران و مردم ما كاسته ميشد. اگر روح اين آيه در متن توجه ما بود، شما تا به امروز چقدر جمله گوش ميكردي و چقدر از بهترينهايش استفاده ميكردي، ولي ما هميشه گرفتار خشونت از درون هستيم. من گاهي خودم با خودم گفتوگو ميكنم. چند روز پيش گفتم اصلاً سيستم فكري ما اينطور است كه از من يك گاف بگيرند و بگويند ديدي جاسوس بود، ديدي نفوذي بود، گرفتيم، گرفتيم. بارها گفتهام من ثمره خون هزاران شهيدم، شما هم همينطور. ما همينطوري كه از پاي بتهها سبز نشديم، براي چي بايد به ما انگ بزنند، من اگر حرفي ميزنم و انتقادي ميكنم به خاطر اين است كه اينجا خانه من است، اينجا حكومت من است، اينجا زندگي و كشور من است. پس دولت ما نبايد از انتقاد بترسد، وقتي حقيقت با تو است، از چه بايد بترسي، ما زماني برندهايم كه بتوانيم مخالف را موافق كنيم، نه اينكه موافقها را كه ممكن است انتقادي داشته باشند، همهشان را جاسوس و برانداز خطاب كنيم. من از شهيد خرازي خيلي خوشم ميآيد، به خاطر لبخندهايش، وگرنه چيزي از اين شهيد نميدانم، شهيد خرازي خيلي دوستداشتني است. من حدود ۵۰۰ عكس از اين شهيد ديدم، در شرايط مختلف، حتي شرايطي كه در بهمنشير بودند و بمباران ميشد، همهاش لبخند داشت. اصلاً ميفهمي چه ميگويم؟ يكبار من به انجمن دفاع مقدس گفتم يكبار كه براي خرازي بزرگداشت ميگيريد، از من دعوت كنيد من بيايم آنجا درباره خرازي صحبت كنم. گفتند چه ميخواهي بگويي؟ توجه كنيد من براي فيلمبرداري به جبهه رفتم، آنقدر ميترسيدم كه حيثيتم رفت. شما اينجا نشستهايد و فكر ميكنيد يك عده آن طرف خيلي شيك ايستادهاند و ميگويند تق، اين طرفيها هم ميگويند تقتق، نه، اينطور نيست. يكدفعه وقتي هواپيما ميآيد زمين و زمان آتش ميشود، اصلاً تو نميداني چه كار بايد بكني. من بارها و بارها در خرمشهر با خدا درگير شدم، گفتم معرفت داشته باش و پنج دقيقه به ما مهلت بده، يك پلان هم نتوانستم بگيرم، حيثيتم رفت. جبهه، اينجور جايي بود. آن وقت تو در اين شرايط بتواني آرام باشي، به هم نريزي و لبخند داشته باشي، خيلي حرف است اما كسي اين را نميفهمد، براي اينكه ما با شهدايمان هم ميخواهيم شعار بدهيم. من همين را در هلند گفتم، در آلمان گفتم، در فرانسه گفتم، بعد از من ميپرسند مگر ميشود؟ چه كسي است؟ عكسش را به ما نشان بده، دوستي داشتم كه معرفت به خرج داد و سيدي عكسهاي خرازي را به من داد. اين عكسها را تا نزديكيهاي صبح ميديدم و ميپرسيدم چرا من از اين خوشم ميآيد، عكسها را مرور ميكردم و ميگفتم ببين! اينجا معلوم است آدمي كه كنار خرازي بوده، ترسيده اما لبخند خرازي طوري است كه انگار يك چيز ديگر را ميبيند. من شيفته آن يك چيز ديگر شده بودم، ما نتوانستيم اينها را نشان بدهيم. عرفان، مكتب تنبلي نيست، به نظر من مكتب گذشت و شناخت است. آن وقت هنرمند ما، كودك ما، تاجر ما، بازاري ما، سياستمدار ما گذشت را ياد ميگيرد، آن وقت در خيابان كسي كه جلوي آدم پيچيده زبانش هم چند متر دراز نميشود و پوزش ميخواهد. ببينيد، تعارف كه نداريم خدمت كردن خيلي سخت است. واقعاً پدر آدم در ميآيد. من امروز با خودم فكر ميكردم خدمت كردن كه اينقدر سخت است، پس چرا اينقدر براي به دست آوردن يك پست بكشبكش ميشود، همه ميگويند به ما رأي بده، اگر منظورت خدمت است، به نظر من در حكومت الهي، كانديداها- حتي مخالفان ما- ميآيند و ميگويند ما در چارچوب نظام جمهوري اسلامي اين برنامهها را داريم، با مردم هم راحت حرف ميزنند، مردم هم سبك و سنگين ميكنند و به يك اجماعي ميرسند، ديگر نيازي به اين همه خشونت كلامي و حيلهورزيها نيست. شما امروز برو پيش مردم ببين چه خبر است، برو لرستان ببين چه خبر است، برو كردستان، ما بيگانهايم با اين كشور، هنرمند اين كشور با كشورش بيگانه است، وگرنه به جاي اينكه من ابوالفضل جليلي را كنترل كنند كه يك وقت اين جليلي دست از پا خطا نكند، بايد بيايند به من بگويند ما در شرايطي قرار گرفتهايم كه اين مشكلات را داريم، از من مشاوره بگيرند كه تخصص تو ميتواند گوشهاي از اين مشكلات را مرتفع كند. اين كسا سقف كائنات است يادم است يكبار امام ميگفت از خارجي نترسيد، خودتان را محكم كنيد، هيچ خارجي نميتواند به ما خدشهاي وارد كند، اگر خدشهاي وارد كند آن خدشه از خودي است، واقعاً هم همينطور است. ما الان مدام نگران اين هستيم كه تصوير ما از خارج، خوب نشان داده شود، اما فكر نميكنيم اگر ما خودمان را خوب كنيم، آن تصوير هم خوب ميشود. يك روز به مجلسي رفته بوديم كه در آن حديث كسا ميخواندند. من اين حديث كسا را شنيده بودم اما نميدانستم چيست، ما رسيديم آنجا. يك دفترچه مثل عمجزءهاي قديم آوردند، دادند دست من. ما هم گرفتيم. مسئول پخش اين كتابچهها آمد انگشتش را با زبانشتر كرد و كتابچه را ورق زد و روي صفحه پنج متوقف شد كه يعني اينجاييم بعد من از لحن كسي كه دعا را ميخواند، خوشم نيامد. يك جوان ۲۵ ساله بود كه خطاب به امام زمان ميگفت آقاجون، با يك لحن لاتي هم ميگفت آقاجون، من گفتم كسي كه درباره امام زمان(عج) ميخواهد حرف بزند دستكم ۶۰،۵۰ سال بايد داشته باشد، عالمي باشد كه وقتي با امام زمان(عج) حرف ميزند آن عفت كلام و طهارت و معرفت را داشته باشد، نه اينكه با آن لحن بگوييم آقاجون! قربونت برم، در اين حال و هوا بودم، گفتم حداقل بنشينم ببينم محتواي اين حديث كسا چيست. زيرنويس فارسي اين دعا را ميخواندم، از صفحه اول شروع كردم، هي آن مسئول پخش كتابچهها ميآمد، انگشتش را با زبانتر ميكرد و كتابچه را از دست من ميگرفت و ميگفت داداش! صفحه شش،دوباره وقتي ميرفت من ميآوردم صفحهاي كه ميخواندم، رويم نميشد به اين مسئول بگويم من ترجمهاش را ميخوانم، چندبار آمد به من گفت مثل اينكه پرت هستي. توضيح دادنش در آن موقعيت دشوار بود. بالاخره دعا تمام شد. حاج آقايي آنجا بود كه در واقع بزرگ مجلس بود، همه آمدند با اين حاجآقا روبوسي و ديدار. اولينبار بود آنجا رفته بودم. انصافاً آن حاجآقا احترام گذاشت و آمدند طرف من، من هم عرض ارادت كردم و گفتم حاجآقا! من راجع به اين حديث كسا با شما صحبت دارم. بعد كه مجلس كمي خلوت شد، گفتم من در اين مجلس خيلي حال نكردم، منطقي بود، گفت چرا؟ گفتم من اين حديث كسا را خواندم، از نظر من اين حديث دو معنا و مفهوم دارد. اول ميتواند يك داستان فانتزي و كودكانه باشد بين حضرت محمد(ص) و نوههايشان، اگر اينطور باشد اين را بايد خيلي لطيف خواند. دوم يك معناي عرفاني دارد كه منظور از اين كسا- پتو- سقف كائنات است و اهل بيت يعني انرژي كائنات كه اين هم مفهوم حماسي و بزرگي دارد، حاجآقا گفت اينها منتظر ظهور امام زمان(عج)اند. اما من گفتم بالاخره آدم بايد نسبتي با كسي كه صدايش ميزند، داشته باشد يا نه؟ نميشود كه آن عدل و داد را در درونت به وجود نياوري و طالب حضور و ظهور امام عدل باشي. من ديوانه شخصيت علامه طباطبايي هستم، اصلاً آرزويم اين است جزئي از ايشان باشم، اما وقتي از من ميخواهند فيلم علامه طباطبايي را بسازم ميگويم نه، ميپرسند چرا؟ ميگويم نميتوانم. در آن شأن نيستم كه اين فيلم را بسازم، فقط آرزو دارم بسازم، پس تو هم اگر طالب امام زماني بايد در آن وادي قرار بگيري، با داد كشيدن كه نميشود. ما بايد تربيت شويم. چارهاي نداريم جز اينكه درباره ريزهكاريهاي معرفت اسلامي كار كنيم، ما در اين زمينه كمكاري كردهايم. فرض كنيد ما ميگوييم شهيد. من يكبار به يكي از مسئولان گفتم تو اگر شهيد را براي من تعريف كردي، هرچه بگويي قبول ميكنم، گفت خب معلوم است، مقامات شهيد اين است، كراماتش اين است، گفتم اينها تعريف شهيد نيست. بعد داستان جبهه رفتن خودم را تعريف كردم. گفتم من دنبال اين بودم كه بال درآورم از آنجا دور شوم. آنجا براي من يك مهلكه بود اما همانجا نگاه ميكردم ميديدم يك عده برخلاف من با اشتياق ميدوند كه اينجا باشند، شهيد خرازي وسط اين آتشباران ميخندد، او چه ميبيند، به او چه دادهاند كه آنطوري است، به آن مسئول گفتم شما بايد اينها را مطرح كنيد. با دانشجوها و جوانترها زياد در تماسم، بعضي وقتها همين فرزندان شهدا پيش من ميآيند درددل ميكنند، شكوه ميكنند، به آنها ميگويم مقام پدرانتان را با اين معادلههاي روزمره مقايسه نكنيد، من كه آنجا رفتهام ميدانم پدرت چه بود، پدر تو يك اسطوره است، تو چه ميگويي؟ البته آن جوان هم بيتقصير است، قبول كنيم ما نتوانستيم تصوير درستي از شهيد را به جوانها نشان دهيم. بنده خدا هستم، پيرو علامه طباطبايي، والسلام عليكم و الرحمهالله من مقيم فرانسهام، مدتي فرانسه زندگي ميكردم، ميرفتم كنار رودخانه سن، آخرهاي شب در آن سرماي وحشتناك ميرفتم آنجا. از بچگي عاشق آوازم. ميرفتم كنار رودخانه سن و با صداي بلند آواز ميخواندم. آنجا هيچكس نيست كه تو را بشناسد و بگويد اين ديوانه شده است. من هر وقت كه ميروم فرانسه، ژاپن يا هر كشور ديگري از ايران و فرهنگ ايران دفاع ميكنم اما اجازه بدهيد اينجا انتقادي نسبت به خودمان داشته باشم. اينجا اگر كسي بخواهد كنار زايندهرود با صداي بلند زير آواز بزند، همه ميگويند خل و ديوانه شده است، براي اينكه هر كسي درباره هر كسي ميتواند و اجازه دارد صحبت كند، اجازه دارد حكم كند. همان سالها كه فرانسه زندگي ميكردم تماس گرفتم با ايران، به يكي از دوستانم گفتم چه خبر، گفت يكي را آوردهاند گذاشتهاند مسئول نيروي انتظامي، با يك حالتي گفت ميداني فاميلش چيست؟ گفتم: نه، گفت: قاليباف، گفتم مگر ميشناسي؟ گفت: نه، اما از فاميلش معلوم است كه كاري نميتواند بكند. ميبينيد ما چقدر راحت صرفاً با يك پسزمينه ذهني از نام خانوادگي درباره ديگران قضاوت ميكنيم؟! اشتباه نشود، من از كسي دفاع نميكنم ها، در اين مملكت تا اسم يكي را ببري، سريع ميگويند آدم فلاني است، من آدم هيچكس نيستم. من بنده خدا هستم، پيرو علامه طباطبايي، والسلام عليكم و رحمهالله. گاهي البته با شيخ ابوالحسن خرقاني هم حال ميكنم. جاز، موسيقي نيست، لگدكوبي است يك روز نماز ميخواندم، نماز به من حال نداد. بعد با خودم گفتم يكبار ديگر بخوانم؟ گفتم ول كن، كار دارم. خدا شاهد است، يك جاي سردي هم بوديم، از بچگي با خدا خيلي صحبت ميكنم. گفتم خدايا قبول كن ديگر، گفت من قبول ميكنم، ولي سؤالي از تو دارم، گفتم بپرسيد، گفت اگر اين نمازي كه خواندي پلان فيلمات بود، تكرار ميكردي يا نه؟ گفتم اگر صدبار هم ميشد تكرار ميكردم، گفت: بيمعرفت يك تكرار هم براي ما كن، يك تكرار شد چهار تكرار. من چهار بار نماز را از اول تا آخر خواندم.بعضي وقتها وسط حمد، ميگويم خدايا! ببين چه حالي داريم ميكنيم. يكهو همانجا خراب ميشود، يعني اصلاً فراموش ميكنم ركعت اول بودم، ركعت دوم بوم، كجا بودم. انسان عاشق در هر موقعيتي همه چيزش كيف است، سعدي ميگويد: «شوق است در جدايي و جور است در نظر/ هم جور به كه طاقت شوقت نياوريم» درست است كه از كسي كه دوستش داري دوري اما اين دوري با يك شوق شيرين هم آميخته شده است. يعني آدم اگر نسبت به خدا اين عشق را داشته باشد ديگر خيلي از غصههاي ريز و درشتش فرو ميريزد. من بعضي وقتها به خدا ميگويم خدايا! تو اين غم را براي چه آفريدي؟ مثلاً غم را آفريدي كه من غمگين باشم، تو آن بالا كيف كني؟ بگويي ببين! چطور حال ابوالفضل را گرفتيم؟ بعد وقتي اينها را ميگويم، خدا ميگويد احمق اينطوري نيست، تو فكر ميكني اينها غم است. حالا تو چطور اين حال را براي مخاطب مثال بزني و تعريف كني كه او در جريان اين حال دروني تو قرار گيرد، نميشود. ديدي بعضي وقتها ميگويي من الان دوست دارم موسيقي غمگين گوش بدهم؟ آن موسيقي غمگين با تو چه ميكند؟ شايد اشك تو را هم دربياورد، ولي وقتي تو گريه ميكني، بعد از اين گريه يك شادي و بهجت دروني و احساس سبكي را هم تجربه ميكني. هميشه وقتي با خارجيها حرف ميزنم، ميگويند موسيقي شما، همهاش مونوتن و غم است، به آنها ميگويم اتفاقاً موسيقي شما شادي نيست، لگدكوبي است، بلند ميشويد جاز ميزنيد و ميرقصيد و بعد همهتان ميافتيد و دو روز نميتوانيد از جايتان بلند شويد، به آنها ميگويم بعدش مهم است، بعدش چه اتفاقي ميافتد مهم است اما موسيقي ما را گوش كنيد ببينيد بعد چه حال خوبي پيدا ميكنيد. دموكراتيكترين حرف بشر را امام حسين(ع) زده است يك بار در دلم به امام حسين(ع) گفتم شما يك چيزي به ما بگوييد وقتي يك خارجي از من پرسيد اصلاً عاشورا يعني چه، امام حسين(ع) دنبال چه بود، من ديگر به آن خارجي نگويم امام حسين(ع) مظلوم بود، آن خارجي كه اينها را نميفهمد، چيزي به من بگوييد ياد بگيرم و به اين خارجيها بگويم. يك دفعه اين جمله امام حسين(ع) به ذهنم آمد كه «اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد.» اين دموكراتيكترين حرف بشر امروز است، من حاضرم ساعتها راجع به اين جمله حرف بزنم. ببينيد نميگويد حتماً بايد دين داشته باشي، نميگويد اين دين عين دين من باشد، نميگويد نماز بخواني، ميگويد دين اگر نداري، آزاده باش. مثل اين ميماند كه تو ميخواهي گرم شوي، پس بايد خوب خودت را بپوشاني اما اگر نپوشاندهاي حداقل در و پنجره را ببند و دستهايت را به هم بمال كه گرم شوي. اما واقعاً ما درباره عمق اين حرفها در تلويزيون صحبت ميكنيم؟ ژاپنيها گفتند ابوالفضل! سايكولوژي خواندهاي؟ من مدتي خيلي غيبت ميكردم، اصلاً دوست داشتم بنشينم راجع به مردم صحبت كنم، مثلاً ميگفتم در اسلام غيبت كردن حرام است، بعد ميگفتم خدايا نميشود كه تا اينكه در سفر ژاپن اتفاقي براي من افتاد. موقعي كه ژاپن ميروم هنرمندان دور هم جمع ميشوند كه شام برويم بيرون. آنجا مثل اروپا اين رسم هست كه فرض كنيد من ميآيم ۲۰ نفر را دعوت ميكنم ولي ۲۰ نفر خودشان پول خودشان را ميدهند، يكبار يكي از بچهها نيامده بود، يكي گفت مشكلي برايش پيش آمده نتوانسته بيايد، من يك دفعه برگشتم گفتم در كل آدم غمگيني است. گفتم حالتش عجيب نيست؟ دستم را اين طور كردم گفتم يك جوري نيست؟ - كمي بيشتر خودمانيتر بودم ميگفتم قاطي ندارد؟- بعد يك دفعه همهشان گفتند ابوالفضل! تو «سايكولوژي»- روانشناسي- خواندهاي؟ گفتم نه، گفتند پس چرا به اين راحتي قضاوت ميكني؟ واقعاً بعضي وقتها حقيقت دست كسي است كه تو فكرش را نميكني، يعني واقعاً آن چند ژاپني آنجا به من درس دادند، يعني آن چيزي كه ما در دينمان داريم كه پشت يك آدم نبايد بد او را گفت و دربارهاش قضاوت كرد خداوند آنجا به وسيله كسي كه مسلمان نبود به من گفت ياد بگير و من آن روز يك ضربه قشنگ خوردم. من آنجا جلوي همه خرد شدم، ۲۶- ۲۵ نفر آدم آنجا بودند، جلوي همهشان خرد شدم، اما قشنگ خرد شدم. ياد گرفتم كه پشت ديگران بدشان را نگويم و هر چيزي را به زبان نياورم. اگر بفهمي محضر خدا يعني چه، هيچ ميشوي دوست عجيبي دارم بهنام حسن جمشيدي. سالهاست به من لطف ميكند، ميگويد چون تو كار فرهنگي ميكني، از تو پول نميگيرم، يك موقع ميبيني شش ماه وسايلش- فيلمبرداري- دست من است اما پول نميگيرد. شايد اگر اين آدمها نبودند اصلاً من نميتوانستم فيلم بسازم. البته اكيپ ما هم جمع و جور است. همه كار را خودم انجام ميدهم. فيلمبرداري، كارگرداني، مونتاژ، طراحي صحنه، تداركات، حتي غذا براي بچهها درست ميكنم. شبها با بچهها مينشينيم صحبت ميكنيم، بعد يكهو ميبينم گفتهام «عالم محضر خداست» بچههاي تازهوارد ميگويند چه ربطي به سينما دارد، ميگويم اتفاقاً «عالم محضر خداست» سينماست. ميگويم من الان با شما حرف ميزنم، يكي سيگار ميكشد، يكي سرش را گذاشته روي متكا، يكي اصلاً انگار نه انگار كه من حرف ميزنم. ميپرسم چرا اينطور رفتار ميكنيد؟ به خاطر اينكه در محضر من هستيد، حالا من بروم و يك كارگردان ديگر بيايد، كافي است به آن كارگردان بگوييد تو، به خاطر همان تو نابودتان ميكند. پس در محضر او يكجور ديگر هستيد، حالا فرض كنيد يكهو رئيسجمهور مملكت وارد اين اتاق شود، همه بلند ميشوند، خبردار ميايستند. اگر رهبر بيايد چطور؟ رهبر كه بيايد خشكتان ميزند، حالا فكر كنيد اگر خدا بيايد چه ميشود، جز اين است كه ميسوزي؟ من به اينجا رسيدم كه آدم هيچ ميشود، اگر بفهمد محضر خدا يعني چه. هميشه هم به بچهها ميگويم يادتان باشد اگر درونتان را درست كنيد، بيرونتان هم درست ميشود، اگر اين خانه درون درست شود، هرچه از درون شما بيايد بيرون، درست بيرون ميآيد، شما وقتي ياد گرفتي غيبت نكني، غيبت كردن را در فيلمت هم نميگذاري. يك موقع خبرنگاران ميآيند راجع به فيلم صحبت كنند، ميگويم همانم كه در فيلم ديدهايد، من هيچ وقت دلم نميآيد به كسي سيلي بزنم، پس سيلي در فيلمم هم نميآيد. در فيلم من شايد دعوا باشد اما دعواي كودكانه است، هيچ وقت حال كسي را نميگيرند. ديدي يك موقع بچهها ميگويند پشت در بايستيم يهو بپريم جلو، يكي بترسد، لذت ببريم؟ من ميگويم هر كسي اين كارها را ميكند مشكل روحي- رواني دارد. اصلاً گناه دارد، آمديم آن كسي كه ميترسانيمش غش كرد، اتفاقي افتاد، پس هيچ وقت اين اتفاق را در فيلم من نميبينيد. بازيگران من هميشه درونگرا هستند، هيچ وقت در فيلمهاي من بچه پررو نميبينيد چون خودم هم درونگرا هستم. اگر هاردت را پاك كني به تو هم بلوتوث ميشود به بچهها ميگويم فرق من و شما در اين نيست كه خداوند به من استعداد داده به شما نداده، يا به شما داده به من نداده، خداوند يك Hard و حافظه در پس كله همه گذاشته، به همه اين هارد را داده كه بينهايت اطلاعات و انديشه ميتوانيد در آن ذخيره كنيد. فرق من و تو اينجاست كه تو جاي دكمهها و كليدها را ياد گرفتي اما من جاي آن كليدها را نفهميدم. اين اپل مكنتاشي كه پشت سر من ميبينيد، زماني خريدم كه فيلمي را مونتاژ ميكردم. وقتي اين دستگاه را خريدم فقط بلد بودم پلان را به پلان بچسبانم، كار ديگري بلد نبودم. يكبار يكي از رفقاي من آمد، گفتم من اگر بخواهم عكسي را اينطور كنم، گفت برو كنار، گفتم مگر ميشود، دوتا كليد زد. زندگي را از اين رو به آن رو كرد. گفتم اين دستگاه توانايي اين كار را داشته، من اما بلد نبودم. پس فرق من و شما در ياد گرفتن جاي دكمههاست. شما ميروي دنبال فيزيك اتمي، كليدهايش را ياد ميگيري، با چهار كليد جهان را زير و رو ميكني اما من تنبلي ميكنم، پس بين من و تو هيچ فرقي نيست جز اينكه من نياموختهام. حالا براي اينكه خوب ياد بگيري، اول از همه بايد هاردت را پاك كني، يعني هرچه بلدي بريزي دور، آن وقت ميبيني كه به تو بلوتوث ميشود، من اعتقاد دارم بهشت و جهنم همينجاست، پاداش را هم همينجا خواهيم گرفت. مولانا ميگويد: «اين جهان كوه است و فعل ما ندا/ سوي ما آيد نداها را صدا» من به بچهها ميگويم بچهها جلوي كوه اسم همديگر را داد بزنيد، يكي ميگويد علي، ميبيني از طرف كوه صدا ميآيد علي، علي، علي. حالا اگر تو به جاي علي، يك اسم بد را به زبان بياوري، فحش بدهي، ميبيني كوه همان فحش را به تو برميگرداند، جهان اينطوري است. شما اگر نيت خوبي داشته باشي، اين نيت در رفتار تو و آنچه خواهي ديد و با آن روبهرو خواهي شد اثرگذار خواهد بود. پدرم هميشه به من ميگفت به كسي نه نگو، ميگفتم اگر نتوانستم انجام بدهم چطور؟ ميگفت حالا تو بگو آره، شايد اصلاً تا زماني كه آن آدم دوباره طرف تو بيايد آن مشكل حل شد. گاهي تو با يك تأييد ساده، به طرف مقابلت آرامش ميدهي، حالا يك دفعه بگويي نه، روي من حساب باز نكن. خب فردا هم كسان ديگري خواهند بود كه همين جواب را به تو بدهند. گفتم خدايا! خودت جواب را برسان در ژاپن سخنراني داشتم، سؤالي پرسيدند درباره حجاب. پرسيدند نظر شما درباره حجاب چيست؟ من يك بازيگر زن ژاپني را آوردم در فيلم «حافظ» بازي كرد، هنرپيشه معروفي بود. زمان نمايش عمومي فيلم در ژاپن، بازيگر اين فيلم با لباسهاي ايراني- لباس بلوچي فيلم- روي صحنه رفت. خب آن موقع جو عليه ايران سنگين بود و در ژاپن هم رسانهها همين گمان را داشتند كه ناامني در ايران زياد است. جلوي آن جمعيت از اين بازيگر ژاپني پرسيدم شما در ايران بوديد، فضا چطور بود؟ گفت اينها دروغ است، آنجا همه خوب و خوشاخلاق هستند. بعد من هر جا كه دوست داشتم ميرفتم، ضمناً آنجا زنسالاري است تا مردسالاري، نمونهاش هم همين آقاي جليلي كه از زنش ميترسيد. بعد از حرفهاي اين بازيگر، از من پرسيدند نظر شما راجع به حجاب چيست؟ اين از آن لحظههايي بود كه گفتم خدايا به دادم برس! گفتم انسان هميشه دوست دارد در فضاي محرمي باشد، وقتي شما در حريم خودت هستي لذت ميبري از زندگي. از لباس بگير، از صدا بگير، نامحرم ميتواند هزار چيز باشد. نامحرم كه فقط مرد نامحرم نيست. مثال زدم، گفتم شما يك دختري و جلوي آينه ايستادهاي، محو چهره خودت هستي، يك صدا كه ميآيد سريع رو از آينده برميگرداني، ميگويي چي بود؟ غريبه نبود، مادرت بود. مادر كه نامحرم نيست اما آنجا حريم تو را به هم زد، دوباره برميگردي به آينه، بعد يك بار ديگر ميبيني در محكم به هم كوبيده شد، دوباره رو از آينه برميگرداني، ميگويي كي بود؟ كسي نبود، باد بود. باد چشم دارد؟ نه، اما مثل يك نامحرم وارد حريم تو شد و آرامش تو را به هم زد. آنجا گفتم مادر من پارچهاي كه ضخامتش يك ميليمتر هم نبود ميانداخت روي سرش و ميگفت من داخل اين چادر، حريم خودم را دارم، لذت ميبرم، گفتم حجاب همين است كه كسي وارد حريم شما نشود. پرسيدم آيا جامعهاي داريم كه در آن همه محرم آدم باشند؟ گفتند نه، Impossible (غيرممكنه) گفتم پس بايد در حريمت باشي و حجاب همين حريم است. درسي كه از تفسير سوره حمد امام(ره) گرفتم يك وقتي يكي از فيلمهايم را توقيف كرده بودند. مادر من شخصيت آرام و ساكتي داشت. به خودم ميگفتم اين مادر من مسيح اسلام است، هر وقت ميديدمش سر نماز بود با چادر نماز سفيد. آن روز وقتي رسيدم خانه، داشتم ناسزا ميگفتم كه آره، اين بيوجدانها دوباره فيلم مرا توقيف كردند. مادرم برگشت گفت حالا آنقدر ناسزا نگو، يه ذره آروم باش، دوتا صلوات بفرست. عصباني بودم گفتم صلوات به چه درد من ميخورد. گفت آنها كه اينجا نيستند تو بد و بيراه ميگويي، صلوات، آرامت ميكند. تلويزيون روشن بود، گفت ببين آقا چه ميگويد- منظورش امام بود- گفتم حوصله داريها، بعد مادرم چادرش را روي سرش كشيد، انگار كه بخواهد جدا بشود. من يك لحظه احساس بدي پيدا كردم، گفتم تو كه به همه بد و بيراه ميگي، لااقل به مادرت بگو چشم! گوش هم نكن امام چه ميگويد، بعد گفتم بذار ببينم چه ميگويد. گوش دادم ديدم امام چه حرفهاي جالبي ميزند، ديدي يك وقتهايي آدم مجذوب چيزي يا كسي ميشود، همه اعضا و جوارحش ميشود گوش؟ ديدم عجب، گفتم فردا بروم تلويزيون بگويم چرا اينها را پخش نميكنيد، شما از امام فقط موضعگيريهاي سياسياش را پخش ميكنيد. امام آن روز در تلويزيون داشت سوره حمد را تفسير ميكرد- كه البته ادامه پيدا نكرد- (ميخندد) يكبار به حاجآقا معزي گفتم چرا فيلمهاي ما توقيف است، گفت تفسير سوره حمد امام توقيف است. تو چه ميگويي؟ اما آنچه مرا به وجد آورد، اين بود. امام آن روز گفت چون هيچ چيزي به انسان تعلق ندارد و همه چيز از آن خداست، وقتي محاسنمان را هم آرايش ميكنيم در واقع چيزي را داريم آرايش ميكنيم كه از آن خداست، پس اين ميشود عبادت. من اين حرف امام را جاهاي مختلف دنيا گفتهام، به من گفتهاند تو چه فيلسوفي هستي، به آنها ميگويم اين حرفها مال من نيست، ميگويند مال كيست، ميگويم مال ديگري است. جرئت نميكنم بگويم مال امام است، ببينيد كه عبادت به همين راحتي است. حالا شما وقتي به آينه نگاه ميكني، ميگويي خدايا چقدر موي مرا زيبا آفريدي، قلبت پر ميشود از خضوع و تشكر ولي اكثر آدمها نگاه ميكنند ميگويند ما هم خوشگليمها! مادر گفت آواز نخوان ميبرندت جهنم، گفتم براي حضرت علي(ع) ميخوانم كتابي دارم كه الان ديگر گير نميآيد، خودم هم ندارم. اسمش هست «تمام ايام كودكي من در يك چمدان گذشت» آن سالي هم كه نوشتم، فكر ميكنم سال ۶۸ بود، در شوراي كتاب كودك، كتاب سال شد. اين كتاب در واقع داستان كودكيهايم است. ما در خانهمان كمدي داشتيم، قديم كمد سه لت ميگفتند. اين كمد، يك چمدان خيلي بزرگ داشت. مادرم ميگفت هي نرو، وسايل اين كمد را به هم نريز، اينها جهيزيه من است اما وقتي مادرم نبود، در اين كمد را باز ميكردم، در چمدان را باز ميكردم و همه وسايلش را ميريختم بيرون، بعد ميرفتم داخل اين چمدان، درش را نيمه بسته ميكردم و آواز ميخواندم، بعد وقتي آواز ميخواندم احساس ميكردم اين چمدان ميرود بالا و من روي كوهها و جنگل و درياچهها پرواز ميكنم، يك دفعه كه صدا ميآمد ابوالفضل! تو دوباره رفتي سراغ چمدان؟ انگار كه يك دفعه مرا از آن ارتفاع ميكشيدند پايين، محكم ميخوردم زمين، با ترس نگاهش ميكردم. مادر ميپرسيد چرا ميروي آن تو؟ آنجا چه كار ميكني؟ گفتم ميروم آواز ميخوانم، ميگفت آواز بخواني، ميبرندت جهنم، ميگفتم من براي حضرت علي(ع) ميخوانم. باور داشتم براي حضرت علي(ع) ميخوانم و آن پرواز را باور داشتم. سالها بعد كه داشتم ميرفتم سوئيس، چيزهايي كه از آن بالا ميديدم، تماماً تصاويري بود كه در آن چمدان ديده بودم.
۱۰غذاي آلوده اي كه مي خوريم با وجود باكتري ليستريا در طالبي، E. coli در جوانه گندم و سالمونلا در گوشت بوقلمون، به نظر مي رسد غذاهايي كه ما هر روز مي خوريم يك بمب ساعتي هستند كه هر لحظه احتمال انفجار دارند. سلامت نيوز: در اين مطلب، ۱۰ غذايي را نام برده ايم كه آلوده به ميكروب هاي متفاوت هستند و مي توانند براي بدن ضرر داشته باشند. ۱. گوشت مرغ:تحقيقات نشان مي دهد ۶۲ درصد از مرغ و جوجه هاي كبابي آلوده به باكتري كمپيلاباكتر است و ۱۴ درصد نيز باكتري سالمونلا دارند. تعداد مرغ هايي كه به باكتري هاي دير مرگ آلوده هستند، نسبت به ۶ سال پيش ۳۰ درصد افزايش يافته است. در سوپرماركت: بهتر است به دنبال خريد مرغ هاي ارگانيك باشيد. اين مرغ ها در محيط هاي خلوت تر رشد كرده اند و كمتر احتمال آلودگي كمتري دارند. بهتر از آن نيز، خريد مرغ هاي محلي است. در خانه: وقتي مرغ را در سينك ظرفشويي شستيد، سريعا آن را داخل قابلمه بپزيد. مرغ را كاملا بپزيد و اجازه ندهيد قسمتي از آن خام يا نيم پز باقي بماند. هنگام پخت يك مرغ درسته نيز براي اطمينان از پخته شدن آن، دماي قسمت هاي ضخيم ران مرغ را تست كنيد. ۲.كلاب هاي سرد: آلودگي: غذاهاي سرد آماده در رديف پرخطرترين غذاها قرار دارند. سازمان جهاني تغذيه و سلامت اعلام كرده اين غذاها منبع باكتري هايي همچون ليستريا هستند. قرار گرفتن آنها در يخچال نيز مي تواند باقي مواد غذايي را نيز آلوده كند. در سوپرماركت: از خريد كلاب هاي سرد كه حاوي مقدار زيادي باكتري ليستريا هستند، اجتناب كنيد. چاقوهايي كه كالباس، گوشت بوقلمون و ... را برش مي زنند چون به طور مرتب تميز نمي شوند، ناقل اصلي باكتري ها به شمار مي روند. سعي كنيد تا حد امكان غذاهاي آماده خريداري نكنيد تا باكتري ها در معده شما انبار نشوند. در خانه: وقتي مي خواهيد ساندويچ خانگي تهيه كنيد، خردل زيادي روي آن بريزيد. محققان ثابت كرده اند ۹۰ درصد از باكتري هايي همچون ليستريا، اي- كولي و سالمونلا وقتي دو ساعت در معرض خردل قرار مي گيرند، از بين مي روند. ۳.سالاد آماده كاهو: آلودگي: كاهويي كه داخل ساندويچ همبرگر شما وجود دارد بيشتر از خود همبرگر مي تواند به بدن شما آسيب برساند. تحقيقات نشان داده، سالادهاي كاهوي از پيش آماده شده حدود ۴۰ درصد حاوي باكتري كوليفورم هستند. در سوپرماركت: سالادهاي آماده به خودي خود آلوده نيستند اما سر برگ هاي سبز كاهو مي تواند حاوي ميكروب باشد. در خانه: برگ هاي كاهو را پيش از خوردن حتما به طور برگ به برگ تميز شست و شو دهيد. لطفا در نظر داشته باشيد، قرار دادن برگ هاي شسته شده كاهو در آبكشي كه مرغ خام را درون آن قرار داده بوديد، بسيار خطرناك است. ۴.تخم مرغ: آلودگي: مرغ يا تخم مرغ، كدام آلوده تر است؟ مسلما تخم مرغ. تخم مرغ به طور سالانه منجر به بيماري بيش از ۶۶۰ هزار نفر و مرگ ۳۰۰ نفر مي شود. در سوپرماركت: به بسته بندي تخم مرغ ها توجه كنيد. اصولا تخم مرغ هايي كه توسط مرغداري هاي بزرگ بسته بندي مي شوند، احتمال بيشتري براي آلوده بودن به باكتري دارند. زيرا مرغ هاي زيادي در اين مراكز نگهداري مي شوند و در نتيجه آلودگي نيز بيشتر است. بهتر است از تخم مرغ هاي رسمي و محلي استفاده كنيد. در خانه: تخم مرغ را داخل جعبه خودش و در سردترين منطقه يخچال نگه داريد. پس از شكستن تخم مرغ، حتما دست هاي خود را بشوييد. حتما تخم مرغ را كامل بپزيد مگر اينكه جزو مواد غذاي ديگري باشد
سبك زندگي در سيره شهدا در كلام راوي راهيان نور انتخابي آگاهانه كه بوي شهادت گرفت احمد محمد تبريزي مرجع : روزنامه جوان حجتالاسلام محمد صادقي راوي، پژوهشگر دفاع مقدس و يار و همراه سرويس پايداري است. چندي پيش با او وصيتنامه چند شهيد از دوران دفاع مقدس را واكاوي كرديم. مرور وصيتنامههايي كه هر كدام حكم يك كلاس درس را دارد. اين بار صادقي به اين سؤال كه آيا شهيدان براي رفتن به جبهه انتخابي آگاهانه و عقلاني داشتهاند يا از روي احساس به جنگ رفتهاند پاسخ داد. او با مرور بخشي از زندگي چند شهيد، مصداقهاي بارز اين انتخاب عقلاني را مورد بررسي قرار داد. شهيداني كه با بررسي كوتاه از زندگي و طرز تفكرشان كاملاً متوجه خواهيم شد كه با شناختي كامل و عقلاني راه خود را انتخاب كردند. در بخش ديگري به سبك زندگي و سيره دو شهيد دفاع مقدس پرداختيم. شهيداني كه مقام معظم رهبري درباره آنان چنين ميفرمايد:« من به توصيه امام عمل كردهام ! اغلب وصيتنامه شهدا كه به دستم رسيد را خواندهام. اما واقعاً از اين وصيتنامهها درس ميگيريم. آن جوان؛ خطش هم به زور خوانده ميشود؛ اما هر كلمهاش براي من وامثال من يك درس راهگشاست كه خيلي استفاده كردهام.» شهيدي كه به خواستگاري جبهه رفت! شهيد لطيف پناهي: در كرمانشاه به دنيا ميآيد و در ۱۵/۱/۶۳ در چنگوله شهيد ميشود. شهيد پناهي يكي از شهيدان دانشآموز دفاع مقدس است. مادر يا پدر اين شهيد خاطرهاي از او نقل ميكنند كه نشان ميدهد اين شهيد با وجود سن كمي كه داشته، چگونه آگاهانه مسير و راه خود را انتخاب ميكند. دسته گل به دست براي خواستگاري به منزل عموي خود ميرود. عمويش به او ميگويد به يك شرط راضي به اين وصلت ميشوم كه دست از فعاليتهاي خطرناكت برداري. آن زمان اين شهيد عضو پايگاه بسيج و در كرمانشاه خيليفعال بوده است. شهيد لطيفي بعد از شنيدن شرط عمويش، سرش را بالا ميگيرد و ميگويد: ازدواج مانع رفتنم به جبهه نخواهد شد. عمو هم در جواب ميگويد كه پس به خواستگاري جبهه برو. او هم راهي جبههها ميشود و شهادت را براي همسفري انتخاب ميكند. اين نكته مهمي است كه يك شخص در مقطع حساسي از زندگياش حاضر ميشود از خواستهاش بگذرد تا اعتقاد درونياش كه از روي علم و آگاهي است، از بين نرود. شهيد پناهي در گوشهاي از وصيتنامهاش سفارش ميكند كه روي سنگ قبرش چند بيت شعر نوشته شود. «برادرانم اگر خواستيد روي سنگر قبرم چيزي بنويسيد، اين شعر را بنويسيد. اگر قرار باشد كه آخر بميرم، نميخواهم كه در بستر بميرم/ ميخواهم كه در فصل جواني، براي ياري رهبر بميرم.» اين نشان ميدهد كه او آگاهانه همه چيز را پذيرفته است. خداوند خودش در قرآن ميفرمايد كه همه شما را آفريدهايم و نهايت شما مرگ است و بازگشت همهتان به سوي ماست. پس بسيار زيباست وقتي آفريده شديم و قرار است روزي بميريم، اين مردن در راه خدا باشد. اميدوارم مرگم براي اسلام و هموطن مؤثر باشد شهيد بهاءالدين حسيني: در شهرستان بويراحمد از استان كهگيلويه و بويراحمد متولد ميشود. در زمان جنگ جزو محرومان و بيسوادان كشور بودهاند. كساني بودهاند كه ۴۰، ۵۰ سال استضعاف روي سرشان بوده و از همه چيز محروم بودهاند. حالا وصيتنامه يكي از بچههاي اين منطقه كه هنگام شهادت دانشآموز بوده، اينگونه است:« اگر با كشته شدن من اسلام و رهبريت،امامت و ولايتفقيه تثبيت ميشود، پس ايخمپارهها، توپها و تفنگهايامريكايي و روسي من را در برگيريد و قطعه قطعه كنيد.اميدوارم مرگم براي اسلام و سعادت برادران و خواهرانم مؤثر باشد و براي تمام هموطنانم.» چنين وصيتنامهاي فهم و درك بالاي نويسنده آن را ميرساند كه از روي احساس تصميم نگرفته است. بلكه انتخاب كرده كه چهكاري ميخواهد انجام دهد. چنين جملهاي را ما ازامام حسين(ع) هم داريم كه ميفرمايد: «اگر با خون من اسلام زنده ميشود، شمشيرها به سمت من آييد و جان مرا بگيريد.» تمام عمليات بدر در وصيتنامه يك شهيد شهيد سجاد خاضع: اين شهيد عزيز در روستاي شيخهاوي از شهرستان دهدشت چشم به دنيا ميگشايد. دهدشت يكي از محرومترين مناطق كشور بوده كه اگر الان هم به اين شهرستان سفر كنيد آثار اين محروميت را خواهيد ديد. شهيد خاضع در ۲۳/۱۲/۶۳ در عمليات بدر شهيد ميشود. او در قسمتهايي از وصيتنامهاش اينگونه ميآورد: «شهيد انسان والايي است كه از تمام هستي خود ميگذرد و جان عزيزش را در طبق اخلاص ميگذارد و به پروردگار تقديم ميكند و با اين ايثار، به ابديت و جاودانگي ميرسد و به مقام شهادت و آگاهي خاصي ميرسد و به خيل شفيعان درگاه الهي ملحق ميگردد. هر كس در راه عبادت و بندگي از دستورهاي خداوند كاري را انجام دهد، قدمي از خودپرستي به خداپرستي برداشته است.» اين وصيتنامه با اين پختگي و شيوايي وصيتنامه يك دانشآموز دهدشتي است كه خيلي هوشيارانه آن را نوشته است. ما ميتوانيم كل عمليات بدر را در اين وصيتنامه ببينيم. به قول معروف مشت نمونه خروار است. همه كساني كه در بدر شركت داشتند، چه آنهايي كه ماندند و چه آنهايي كه آسماني شدند مانند شهيد سجاد خاضع بودهاند. نان و پنير و سبزي شام عروسي يك شهيد حميد ايرانمنش: او از شهداي پرورشگاهي جنگ است. در كرمان به دنيا ميآيد و در لشكر۴۱ ثارالله به حميد چريك معروف بود. اگر با رزمندگان كرماني صحبت كنيد متوجه ميشويد كه همه حميد چريك را ميشناسند. حاج قاسم سليماني خيلي روي شهيد ايرانمنش حساب باز ميكرد و دوستش داشت. در زمان جنگ و در همان استان كرمان ازدواج ميكند. همسرش تعريف ميكند كه صبح به ايشان گفتم قرار استامروز وليمه عروسي بدهيم و هنوز هيچ كاري انجام ندادهايم، نه غذايي آماده است و نه تداركاتي. شهيد ايرانمنش به او ميگويد: خانم خيال شما راحت باشد. من شام را آماده ميكنم و به خانه ميآورم. حميد از خانه بيرون ميرود و هنگام غروب با چند كيسه پلاستيكي برميگردد. يك كيسه پنير، يك كيسه نان و يك كيسه سبزي. همسرش تعجب ميكند و ميپرسد مگر يادت رفته كهامشب بايد شام عروسي بدهيم. حميد هم ميگويد اينها را براي شام خريدهام. همسرش هم عصباني ميشود و شروع به اعتراض ميكند كه نميشود شام عروسي را نان و پنير داد و هر چيزي رسم و رسومي دارد. شهيد ايرانمنش در جواب به همسرش اينچنين ميگويد: « خانم شهادت اين نيست كه فقط در معركه ميدان جنگ بتواني از دست دشمن فرار كني. شهادت آن است كه سنتهاي غلط جامعه را بشكني. امشب هم شام عروسي ما، نان و پنير و سبزي است.» همسرش بعد مراسم تعريف ميكرد كه آن شب، عجب شبي شد و آن شام عروسي در ذائقه همه مهمانان ماند. فكر هواي نفس مانع از ضربه زدن به دشمن شد بچهها نقل ميكنند كه در يكي از عملياتها شهيد كاظمي فرمانده گروهان بود. قرار بود ما يكي از مقرهاي ارتش عراق را در سكوت كامل و بدون هيچ سروصدايي تصرف كنيم. فرماندهان هماهنگ كردهبودند كه تيري شليك نشود و بايد حواسشان باشد كه اسير نگيرند. ميفرمايند كه رفتيم و كار را شروع كرديم. وارد مقر بعثيها شديم و در سكوت شب، شروع به قلع و قمع آنها كرديم. يك سنگر وجود داشت كه حدود۱۰ عراقي در آن بودند و هنوز خبر نداشتند كه ما وارد مقر آنها شدهايم. سيد ابراهيم شغل چوپاني دارد و خيلي قويهيكل و باقدرت است. چوبي را در دست ميگيرد و كنار در سنگر ميايستد. به چند تا از بچهها ميسپارد كه آنها عقبتر بايستند و اگر زور او به عراقيها نرسيد آنها وارد شوند. به يكي، دو نفر هم گفت كه آنها را صدا بزنند تا از سنگر بيرون بيايند. بچهها ميپرسند كه تو ميخواهي چه كار كني؟ كه جواب ميدهم اگر من يك ضربه به هر كدام بزنم، كارشان تمام ميشود. شهيد كاظمي چوب را بالاي سرش ميبرد و بقيه رزمندگان، آنها را از سنگر بيرون ميآورند. اولي بيرون ميآيد و وقتي همه آمادهاند تا سيدابراهيم او را بزند، ميبينند او چوب را از پشت سر رها و شروع به گريه كردن ميكند. بچهها ميگويند به هر مصيبتي بود جريان را جمع ميكنند. راوي اين جريان آقاي طوسي است كه در لشكر ۸ نجف اشرف خدمت ميكند. توضيح ميدهد كه بعد از پايان كار، بالاي سر حاج ابراهيم ميرود و از او ميپرسد مگر قرار نبود آنها را با چوب بزني، اين چه كاري بود كه كردي؟ او ميبيند كه گريه شهيد كاظمي را امان نميدهد و او فقط چند جمله ميگويد: آقاي طوسي همين كه آمدم بزنم، ناگهان به فكر فرو رفتم. خدايا اين چوبي كه ميخواهد پايين بيايد براي رضاي توست يا هواي نفس. ديدم كه نفس بيشتر است و بيخيال زدن او شدم. سيد ابراهيم كاظمي يك چوپانِ روستايي است. ميداند كه اگر در ميدان نبرد نزند، ميخورد.اما وقتي ميبيند اين كارش هواي نفس است، از ضربه زدن به دشمنش صرفنظر ميكند.
فوايد خوردن يك استكان چاي داغ آنچه معمول است اين است كه نوشيدن يك فنجان چاي داغ براي رفع خستگي و كسالت مفيد است ، اما فوايد ديگر چاي باشگاه خبرنگاران: آنچه كه معمول است نوشيدن يك فنجان چاي داغ براي رفع خستگي و كسالت مفيد است يا يك پذيرايي معمول از مهمانهاي خودماني براي اين كه عدهاي دور هم جمع شده و ميخواهند گپ دوستانهاي بزنند و در اين ميان يك فنجان چاي داغ هم جمع را گرم و گيراتر ميكند. ديگر فوايد چاي بهتر است نگاهتان را به اين نوشيدني ساده اما پرفايده از يك ديد سطحي به نگاهي عميقتر تغيير دهيد. چون موضوع درباره چاي و فوايدش جديتر از آن چيزي كه شما تا به امروز فكر ميكرديد. چاي ميتواند با چاقي احتماليتان مبارزه كند. اين نوشيدني محبوب ميتواند سپرهاي شما برابر بيماريهاي خطرناكي مثل سرطان باشد. بهتر است بدانيد تحقيقات نشان داده كه نوشيدن سه فنجان چاي در روز و چه بسا بيشتر ميتواند مفيدتر از آب خوردن در مقدار مشابهي با چاي باشد. آنتي اكسيدان نهفته در چاي توانايي بالا بردن ميزان سلامتي بدن را بالا ميبرد و اين درست همان ويژگي است كه در نوشيدن مداوم آب نيز وجود دارد. با همه اين اوصاف بهتر است هرگز نوش جان كردن يك فنجان چاي داغ را از خود دريغ نكنيد. چاي مانع خرابي دندانها ميشود. چه باور كنيد و چه نكنيد نوشيدن منظم چايي دندانهاي شما را مقاوم ميكند و به اين ترتيب از خطر پوسيدگي آنها ميكاهد. چايي منبع اصلي فلوريد است؛ چيزي كه سبب تقويت ميناي دندان ميشود. آنتي اكسيدان موجود در چاي نيز اين توانايي را دارد كه در برابر باكتريهايي كه بيماريهاي لثه و دندان را موجب ميشوند مقاومت كند. پس اگر مردد بوديد بهتر است اين ترديد را كنار بگذاريد و حداقل روزي يك فنجان چاي بنوشيد. چاي آب بدن را تأمين ميكند اگرچه آب تنها منبع قابل اتكا براي تأمين آب بدن به خصوص بعد از ورزش يا يك روز كاري است اما برخي محققان بر اين باورند كه نوشيدن چايي هم ميتواند دقيقاً همان فوايدي را كه آب براي بدن دارد، داشته باشد و به همان اندازه مفيد واقع شود. با وجود ميزان كافئين بالاي نهفته در چاي اما اين نوشيدني ميتواند جايگزين مناسبي براي آب باشد. آيا نوشيدن چاي شما را لاغر ميكند؟ تحقيقات برخي دانشمندان نشان داده اگر افراد نوشيدن چاي را به شكل منظم در برنامه روزانهشان جاي بدهند كمك قابل توجهي به نگه داشتن وزن خود در شرايط ايدهآل ميكنند چون يكي از خصوصيات چاي سوزاندن كالري با سرعت بالاست. به هر صورت چاي جزو آن دسته نوشيدنيهايي است كه هرگز سبب چاقي نميشود، پس بدون ترس و واهمه ميتوانيد روزي چند فنجان از آن را نوش جان كنيد. قدرت حافظه خود را با چاي تقويت كنيد. دانشمندان عقيده دارند برخي انواع چاي به خصوص چاي سبز قدرت سلولهاي حافظهاي مغز را بالا ميبرد و حتي مانع بروز بيماريهايي مثل آلزايمر ميشوند، پس جاي تعجبي ندارد اگر افراد سالخورده بيش از جوانها چاي مينوشند
نظر آيتاللهبهجت درباره ريايي كه اشكال ندارد «ريا عملي نكوهش شده در اسلام است كه از راههاي مختلفي همچون كردار و رفتار نمود پيدا ميكند. پيامبر اكرم(ص) در حديثي ميفرمايد:« عملي را كه ذرهاي ريا در آن باشد خدا نميپذيرد» و اين حديث گوياي بياعتباري ريا در نزد پروردگار است. سخنان مرحوم آيت الله بهجت درباره «ريا» را به اين شرح منتشر كرده است: « ريا در عبادات است و عبادتي كه ريا دارد حرام است و بعضي گفتهاند: ريا در عبادات مبطل هم هست، در غير عبادات ريا اشكال ندارد. ولي خود ريا ميتواند راه چاره و علاج ريا باشد. به اين صورت كه با تاءمّلات صحيح ريا را بالا ببرد! مثلاً گاهي انسان ميخواهد پيش رئيس شهرباني احترامي پيدا كند و توجّه او را به خودش جلب كند، پيش پاسباني ميرود و سعي ميكند نظر او را جلب كند و سپس او را بين خود و رئيس شهرباني واسطه قرار دهد. در اينجا انسان خوب است با خود بگويد:اين پاسبان كه تنها واسطه است و اگر هم كاغذي بنويسد و وساطتي كند باز دست آخر خود رئيس شهرباني بايد پاي ورقه را امضا كند. پس خوب است مستقيماً نظر خود رئيس شهرباني را جلب كنم كه مقام بالاتري است و اصلاً كار خوب و عمل نيك را مثلاً به خود رئيس شهرباني نشان دهم.يعني براي مقام بالاتر ريا كنم ! همچنين اگر انسان عاقل باشد و توجه پيدا كند كه مقامي بالاتر از رئيس شهرباني (مثل وزير، نخست وزير و رئيس جمهور) وجود دارد، مي گويد:خوب است كار خير و عمل نيك خود را به وزير يا به نخست وزير و بالاخره به مقام بالاتر نشان دهم ! يعني هميشه انسان بايد ريا را براي مرتبه اقوي انجام دهد. اگر چنين باشد، در واقع مي توان گفت ريا علاج ريا ميشود. بنابراين، اگر در عبادات نيز نسبت به اقوي و بالاترين موجود يعني خداوند ريا كنيم اشكال ندارد و علاج ريا ميشود. در زمينه ريا در روايت آمده است: ((كساني كه در هنگام نماز به اين سو و آن سو نگاه مي كنند تا مردم آنها را تماشا كنند، به صورت حمار محشور مي شوند.)) واقعاً هم همينطور است ، آيا اين حماريّت نيست كه آدم جلو وزير و رئيس شهرباني به پاسبان نگاه كند؟ حماريّت است آقا. ولي خوشمان مي آيد، با اين حماريّت ساخته ايم! از طرفي اگر به ما حمار بگويند ناراحت مي شويم و بدمان مي آيد! ولي بايد گفت: كار شبانه روزي تو همين است چرا بدت مي آيد؟! لكن امان از بي سوادي و بي علمي ، اين بي سوادي آدم را به جاي مكّه به تركستان مي برد، از روز اوّل همين بي سوادي ابليسِ دشمن، آدم را بيچاره كرد. خود او هم گفت: اي خدا، همه بندگانت را گمراه مي كنم (اِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ). او نيز جاهل بود و با اينكه پيش از آن عابد بود، ولي علم نداشت و ناقص بود، در مورد سجده در برابر آدم عليه السّلام به خدا گفت: سجده نمي كنم ، چون (خَلَقْتَني مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طينٍ) خوب اين صغراي قضيّه بود. كبراي برهانش را ببين كه هر كس از آتش است بالاتر و هر كس از خاك است پايين تر است؟! خوب بايد پرسيد: به چه دليل و به چه برهاني چنين است ؟ اين لباس ظاهري كه ملاك نيست ، شما ببينيد تناسب و زيبايي حيواني مثل طاووس و ديگر حيوانات چه قدر است. روحانيت جنّ و ملك هم با روحانيت انسان مقايسه نمي شود، روح انسان هر چند لباسِ گِلي به تن دارد ولي بسيار مي تواند اوج بگيرد و بالاتر برود. اصلاً لباس كه ملاك نيست ، آيا اينكه يكي عباي نائيني داشته باشد و ديگري عباي افغاني ، نشانه كمال و نقص است؟ ما هم اگر بي سواد شديم مثل ابليس مي شويم و به ضلالت مي افتيم ، لازمه ضلالت هم اين است كه تعدّي مي كند، يعني انسان گمراه و ضالّ، مضلّ و گمراه كننده نيز مي گردد و ميخواهد ديگران را هم مانند خود كند، پس بترسيد از بي سوادي. اين از بي سوادي است كه آن آقا مي گويد: قرآن فرموده ( وَ الاْرْضَ وَضَعَها لِلأنامِ) پس معنايش اين است كه هيچ مِيزي (تفاوت و اختلاف ) نيست و همه در مالكيّت و در بهره وري از زمين يكسانند، او نمي داند كه اين ((لام )) لام عاقبت و انتفاع است ، و نمي داند بايد رواياتي را نيز كه مفسّر آيه است ملاحظه كرد. اين آدمهاي بي سواد، مردم مثل خود را هم گمراه مي كنند، اوّل با قرآن جلو مي آيند ولي هدف اين است كه همين قرآن را از دست مردم بگيرند، كار به جايي مي رسد كه مي گويد: قرآن را بسوزانيد. البته ما به اين امر مي خنديم ، ولي واقع همين است كه اگر در استدلال قوي نباشيم دشمنان بر ما غالب مي شوند، آنها پول خرج مي كنند همين بي سوادها را با پول مي خرند و در نتيجه اين بي سوادي ، دين درست مي كند. آن بهائي گفته است كه : اصلاً در قرآنِ شما نيز به ((سيد علي محمد باب )) اشاره شده است و همين (حم عسق ) يعني ((قائم سيد علي محمد)) البته بايد از چپ بخوانيد! آقا، پس ما براي تمام مطالب محتاج علم و استدلاليم و بيشتر از هر چيز به اينها محتاجيم؛ زيرا مسئله ، مسئله دين است ، بايد در مقابل اين بي سوادي و جُهّال وارداتي بايستيم . اينها روي افرادشان كار مي كنند، لازم نيست رسوا هم بشوند زيرا اين افراد بطور مخفيانه پول مي گيرند. پس ما بايد علم كلام را خوب ياد بگيريم و در برابر اينها پاسخگو باشيم ، و گرنه گرگ ها ما را مي خورند آنچنانكه به هضم رابع برسد!! »
بمب افكن هاي نيروهاي مسلح توان حمل بمب هاي دو تني عليه مواضع دشمنان را دارند. شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۰۸:۴۳ جوان آنلاين: فرمانده سابق لشكر ويژه ۲۵ كربلا با بيان اين مطلب افزود: توانمندي هاي بالاي جمهوري اسلامي ايران در زمينه هاي دفاعي، نظامي، تسليحاتي و هوا و فضا مرهون فداكاري شهدا و پيروان راستين امام خميني(ره) و رهبر معظم انقلاب است. به گزارش جهان سرتيپ مرتضي قرباني كه در گردهمايي فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدس لشكر ويژه ۲۵ كربلا در حسينيه عاشقان ثارالله قائمشهر سخنراني مي كرد، اظهار داشت: جمهوري اسلامي ايران امروز به بمب افكن هاي فوق مدرن مجهز است كه قادرند با خلبان يا بدون خلبان مواضع دشمن را هدف قرار دهند. وي تصريح كرد: ايران ۲هزار موشك با برد دوهزار كيلومتر آماده شليك دارد كه در صورت فرمان فرمانده كل قوا درجا دشمن را نابود مي كنيم. سردار قرباني با ذكر خاطراتي از دلاورمردي هاي رزمندگان لشكر ويژه ۲۵ كربلا دوران دفاع مقدس از سرداران، شهدا و ايثارگران اين لشكر به خصوص گردان خط شكن امام محمدباقر(ع) تجليل كرد.
حجت الاسلام پورمحمدي در قم: تصميم گيري غلط ارزي عدهاي را به ثروت افسانهاي رساند رئيس سازمان بازرسي كل كشور با اشاره به نوسانات قيمت ارز در ماههاي گذشته عنوان كرد: يك تصميم گيري غلط و اشتباه عدهاي را به ثروت افسانهاي رسانده است كه اين امر تعجب همگان را بر انگيخت. شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۱۹ مهر: رئيس سازمان بازرسي كل كشور با اشاره به نوسانات قيمت ارز در ماههاي گذشته عنوان كرد: يك تصميم گيري غلط و اشتباه عدهاي را به ثروت افسانهاي رسانده است كه اين امر تعجب همگان را بر انگيخت. حجت الاسلام والمسلمين مصطفيپور محمدي، شامگاه جمعه در مراسم سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي كه از سوي مجمع هماهنگي پيروان امام و رهبري قم در مسجد زين العابدين(ع) برگزار شد، با بيان اينكه انقلاب اسلامي ايران امروز سحر، تزوير و مكر دشمنان را باطل كرده است، افزود: امروز سحرهايي كه دنياي استكبار و جريان سلطه جهاني عليه بشريت به كار بسته، انقلاب اسلامي آن را باطل و نابود كرده است. وي اظهار داشت: آنهايي كه دم از حقوق بشر و مبارزه با تروريست ميزنند امروز هم پيمان تروريستها شده و نام منافقين را از ليست گروههاي ترويستي خارج ميكنند و با القاعده در سوريه همسنگر شدهاند. وزير كشور دولت نهم گفت: بايد در دهه فجر و سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي نقاط ضعف و قوت خود را مورد بازبيني قرار دهيم تا بتوان مسير آينده كشور را بهتر ترسيم كرد. وي ادامه داد: نبايد نقاط ضعف خود را پنهان كرد و بايد مشكلات موجود را با اتكا به نقاط قوت مرتفع كرد. جمهوري اسلامي در ابعاد مختلف به بلوغ رسيده است حجت الاسلام پورمحمدي با بيان اينكه امروز جمهوري اسلامي در ابعاد مختلف به بلوغ رسيده است، افزود: اگر امروز از پيچيدگيهايي كه درداخل با آن مواجه هستيم عبور كنيم و در عرصه جهاني نيز سمت و سويي درست را انتخاب كنيم ميتوان انقلاب ديگري را در عرصه بين الملل رقم زد. وي ادامه داد: آمريكاييها و دشمنان نگرانيهاي زيادي از انقلاب دارند، از اين رو همه نيروهاي خود را عليه ملت ما بسيج كردهاند و حتي در كشورهاي خود اجازه رسيدن امواج ماهوارهاي جمهوري اسلامي را نميدهند. ملت ايران در فراز و نشيبهاي انقلاب آب ديده شده است رئيس سازمان بازرسي كل كشور ابراز داشت: امروز فرياد آزادي بيان و حقوق بشر آنها به آسمان بلند است، اما دشمنان بدانند كه ملت ايران در فراز و نشيبهاي انقلاب آب ديده شده است. وي تاكيد كرد: اگر امروز بتوانيم از ظرفيتهايي كه در كشور وجود دارد استفاده و موانع و مشكلات را آسيبشناسي كنيم، ايران تاثيرگذاري خود را بر دنيا خواهد داشت. حجت الاسلام پورمحمدي با بيان اينكه ما در حوزه سياسي رشد خوبي داشتهايم افزود: ما از جمله كشورهاي پيشرفته در عرصه سياسي هستيم در حالي كه در بسياري از كشورهاي اروِپايي و آمريكايي جوانان كمترين اطلاعي از مباحث سياسي ندارند اما امروز شاهديم كه در كشور ما جوانان از فهم سياسي بالايي برخوردار هستند. وي عنوان كرد: دشمنان در خارج تبليغات سوئي عليه كشور ما دارند و ما را عقب افتاده به جهان معرفي ميكنند از اين رو مردم ساير كشورها تصور درستي از ملت ايران ندارند. دشمنان از پيشرفتهاي علمي ايران ميخواهند غالب تهي كنند وزير كشور دولت نهم با بيان اينكه امروز دشمنان از پيشرفتهاي علمي ايران ميخواهند غالب تهي كنند ابراز داشت: آنها با تبليغات منفي خود در فضاي مجازي، سايتها و ماهواره ميخواهند دل مردم را از انقلاب خالي كنند اما با وجود همه اين مسائل ملت ايران همچنان با بصيرت خود در برابر توطئههاي دشمنان ايستاده است. وي در ادامه با بيان اينكه ساز و كار سياسي در كشور ما دچار مشكل است اظهار داشت: رفتارهاي سياسي در كشور ما پيچيدگيهايي دارد كه بايد حل شود از اين رو ميبينيم وقتي يك انتخابات ميخواهد در كشور برگزار شود مباحث بسياري مطرح ميشود. نظام انتخاباتي كشور دچار ضعف است حجت الاسلام پورمحمدي با بيان اينكه نظام انتخاباتي كشور دچار ضعف است، افزود: من در اواخر دوراني كه در وزارت كشور بودم طي نامهاي به رهبر معظم انقلاب مشكلات انتخاباتي كشور را مطرح كردم. وي افزود: ما ادعا داريم كه در كشور ما انتخابات واقعي برگزار ميشود و دليل آن هم اين است كه در طي سالهاي بعد از انقلاب گروهها و جريانات سياسي مختلفي توانستند با همين انتخابات سر كار بيايند و اين امر نشان ميدهد كه فضاي سياسي كشور باز است. رئيس سازمان بازرسي كل كشور ادامه داد: رفتار سازمان يافته سياسي در كشور راه نيافته است و بسياري از افراد در زمان انتخابات بيشناسنامه و عقبه حرف ميزنند. وي گفت: در كشور ما هر رئيس جمهوري كه بر سر كارآمده است دوست دارد جريان خود را بعد از اتمام مسئوليت تداوم بخشد و نيروهاي همسوي خود را بر سر كار بياورد. حجت الاسلام پورمحمدي در ادامه با بيان اينكه بسياري از قوانين در كشور ما با نگاه منطقهاي تصويب ميشود نه با نگاه ملي، افزود: مجالس ما در طول ۳۱ سالي كه شروع به كار كرده است مجالس خوبي بودند و توانستند وجاهت نظام را حفظ كنند هر چند كه در مواقعي نقاظ ضعف هم داشتند. وي گفت: اقتصاد ما اقتصاد توانمندي است و ايرانيان به دليل هوش خوبي كه برخوردار هستند در هر كجا كه حضور داشتند موفق عمل كرده و امروز شاهديم كه در آمريكا نيز ايرانيان با سوادترين و پولدارترين گروهها هستند. در عرصه اقتصاد ضعفهاي جدي داريم اين وزير دولت نهم با بيان اينكه ما در عرصه اقتصاد ضعفهاي جدي داريم، افزود: بايد از اقتصاد دولتي رها شويم و يكي از دلايل افزايش تورم در كشور، دستورات تكليفي به بانك مركزي است چرا كه وقتي بانك مركزي پولي در اختيار ندارد از او ميخواهند تا به هر نحوي كه شده تامين اعتبار كنند كه همين امر موجبات افزايش تورم را فراهم ميكند. وي ادامه داد: رهبر معظم انقلاب در ديدار با مسئولان بانك مركزي تاكيد كردند كه بانك مركزي بايد تخصصي اداره شود و كسي حق دستور دادن به آن را ندارد كه اگر اين امر مخدوش شود شاهد ايجاد نوسانات خواهيم بود. حجت الاسلام پورمحمدي عنوان كرد: تصميم گيري در خصوص اقتصاد تنها منحصر و براي اعضاي كابينه نيست و وزرا تنها هماهنگ كننده تصميمات هستند و اصل اقتصاد بايد بر دوش مردم باشد. وي با بيان اينكه دولت امروز فكر ميكند كه در عرصه اقتصاد بايد همه كاره باشد، افزود: اگر دولت به ديگران اجازه رقابت و ورود به صحنههاي اقتصادي را ندهد در نتيجه رشدي در اقتصاد نخواهيم ديد. يك تصميم گيري غلط و اشتباه عدهاي را به ثروت افسانهاي رسانده است رئيس سازمان بازرسي كل كشور با اشاره به نوسانات قيمت ارز در ماههاي گذشته عنوان كرد: يك تصميم گيري غلط و اشتباه عدهاي را به ثروت افسانهاي رسانده است كه اين امر تعجب همگان را بر انگيخت. وي ادامه داد: ثروت و تكاثر از كششهايي است كه انسان را دچار انحراف ميكند كه بايد به طور جدي در اين زمينهها برنامه ريزي داشت. حجت الاسلام پورمحمدي گفت: آنچه كه واضح است ايمان مردم به انقلاب و ارزشهاي اسلامي همچنان پابرجا است و روحيه انقلابي، عدالتخواهي و ظلم ستيزي همچنان در مردم ما حفظ شده كه اين ظرفيتها براي دنياي استكبار بسيار خطرناك است. وي با بيان اينكه نبايد بين نيروهاي داخل كشور جدال و تنازع وجود داشته باشد افزود: كشمش و اختلافات مسئولان در داخل كشور ناراحتي مردم و بيانگيزگي جامعه را به همراه خواهد داشت
دامچيان: كروبي به بازگشت تمايل دارد قائم مقام حزب موتلفه اسلامي با اشاره به اينكه كروبي تمايل دارد كه بازگردد، گفت: ميرحسين بر نميگردد چرا كه او يك خائن به تمام معنا است. فارس: قائم مقام حزب موتلفه اسلامي با اشاره به اينكه كروبي تمايل دارد كه بازگردد، گفت: ميرحسين بر نميگردد چرا كه او يك خائن به تمام معنا است. اسدالله بادامچيان جمعه شب در جلسه ماهانه دبيران و رابطان شهرستاني حزب موتلفه اسلامي فارس اظهار داشت: كروبي تمايل دارد كه بازگردد، اما ميرحسين بر نميگردد چرا كه او يك خائن به تمام معنا است كه استكبار از ابتداي انقلاب وي را براي چنين روزهايي در آب نمك خوابانده بود. وي افزود: عسكراولادي به عنوان دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري در دوراني كه به قول خود وي عمرش مانند آفتاب لب بام است اظهاراتي را بيان كرد كه مورد انتقاد فراوان قرار گرفت. بادامچيان ادامه داد: عسكراولادي، موسوي و كروبي را سر فتنه نميداند و اعتقاد دارد اگر اين افراد بزرگ شوند در راستاي اهداف آمريكا است كه ميخواهد براي مخالفتها رهبران كاريزماتيك بتراشد. اين مسئول اضافه كرد: برخي از ضد انقلاب آن سوي مرز مهملاتي گفتند كه به خاطر اينكه نظام در زمان انتخابات در موضع ضعف قرار گرفته عسكراولادي را ميانجي كرده تا موسوي و كروبي را بازگرداند. به گفته وي، عسكراولادي اعتقاد دارد سران فتنه آمريكا و رژيم صهيونيستي هستند و موسوي و كروبي «مفتون» به معناي بازيخورده و بهتر بگوييم «بازيچه» شدهاند. بادامچيان تصريح كرد: اگر فضاي بازگشت اين افراد مشكل شود ناخواسته در راستاي منافع استكبار حركت كردهايم و عسكراولادي فضايي باز كرده كه اين افراد اگر ميخواهند به آغوش نظام بازگردند بتوانند اين كار را انجام دهند. وي خاطرنشان كرد: امام حسين (ع) نيز زماني ديد حربن رياحي بدون دوز و كلك توبه كرده و ميخواهد از لشگر يزيد جدا شود وي را پذيرفت و از وي تجليل كرد. اين مسئول اضافه كرد: برخي بيان كردند سخنان عسكراولادي شبيه به «بي بي سي» و «وي او اي» است، اما اين بلندگوهاي استكبار ميخواهند موسوي و كروبي را بزرگنمايي كنند در حالي كه عسكراولادي ميگويد اينها هيچ نيستند. قائم مقام شوراي مركزي حزب موتلفه اسلامي ابراز داشت: «بي بي سي» كه نه امام را قبول دارد و نه انقلاب را، به عمد موسوي را نخست وزير امام خطاب ميكند در حالي كه او نخست وزير تحميلي به امام بود. وي گفت: استكبار افرادي مانند «آنگ سان سوچي» در ميانمار و «آكينو» در فيليپين را بزرگ ميكند و از آنها براي خود مهره ميسازد. «بگو بگو» توجيه «بگم بگم» نيست به اعتقاد بادامچيان، اينكه طرفداران آقاي احمدينژاد ميگويند «بگو بگوهاي» نمايندگان باعث پخش فيلم از طرف رئيس جمهور شد حرف درستي نيست چرا كه احمدينژاد صبح همان روز معاون خود لطفالله فروزنده را به مجلس فرستاده و گفته بود قصد دارد چنين فيلمي را پخش كند. وي اضافه كرد: اين نوار از هفته قبل پر شده و آماده بود و تحريك لاريجاني و نمايندگان باعث اين حركت نشد بلكه احمدينژاد بود كه «بگمnt> بگم» را آغاز كرد. قائم مقام شوراي مركزي حزب موتلفه اسلامي ادامه داد: از طرفي قرار نيست اگر هر كس را به كاري غير صحيح تحريك كردند آن كار را انجام دهد بلكه همواره بايد به تكليف عمل كرد حتي اگر به ضرر خودمان شود. اين مسئول ابراز داشت: مرتضوي زحمات بسياري براي انقلاب كشيده و اگر چه افرادي مانند آقاي روحالاميني در مورد وي حساسيت دارند، اما دعواي مجلس و رئيس جمهور بر سر رياست مرتضوي بر تامين اجتماعي ربطي به سوابق مرتضوي ندارد. كشور به احزاب سالم نياز دارد عضو شوراي مركزي حزب موتلفه اسلامي در بخش ديگري از سخنان خود اظهار داشت: ضرورت كار تشكيلاتي منسجم و با برنامه به منظور تسلط بر مسائل براي همگان آشكار شده است. بادامچيان خاطرنشان كرد: مملكت نياز به احزاب سالم دارد و گرنه احزاب غير سالم از زمان مشروطه تا به حال جز دردسر سودي براي مملكت نداشتهاند. به گفته وي، بايد در مجموعهها نظرات بيان شده مورد بحث و بررسي قرار گيرد و در نهايت يك صداي حساب شده از آن جمع شنيده شود. بادامچيان افزود: تشكلهاي صنفي، فرهنگي و سياسي فراگير و غيرفراگير بايد بر روي فضايي كه مقام معظم رهبري در سفر كرمانشاه ترسيم كردند كار كرده و ابعاد آن را در ذهنيت و عينيت تبيين كنند. اين مسئول تصريح كرد: شهيد بهشتي تا روزي كه در قيد حيات بود بر ضرورت وجود حزب قوي و خدامحور تاكيد كرد و اعتقاد داشت تا چنين حزبي در كشور وجود نداشته باشد همواره مشكلات وجود خواهند داشت. به گفته وي، در انتخابات مجلس هشتم و رياست جمهوري اصولگرايان به اين نتيجه رسيدند كه اگر با يكديگر باشند و در فضايي مبتني بر همافزايي كار كنند نتيجه ميگيرند. بادامچيان ادامه داد: آنچه در مجموعههاي اصولگرايي همواره بايد مد نظر باشد اين است كه اصولگرا در رقابت سياسي شركت ميكند و با جديت نيز به فعاليت ميپردازد، اما براي او رضايت خدا در نهايت از منافع حزبي و گروهي مهمتر است و در چنين فضاي تكيلفمدارانهاي شكست معنا ندارد. قائم مقام حزب موتلفه اسلامي خاطرنشان كرد: برخي در انتخابات مجلس نهم هياهو به راه انداختند كه بادامچيان و عسكراولادي راي نياوردند، اما آنها فراموش كردند كه موتلفه با همراهي استانها ۲۰۰ نفر را معرفي كرد كه ۱۲۸ نفر آن به مجلس راه يافتند. وي اضافه كرد: راي نياوردن ما نيز دلايلي داشت و اما اين اشاره كافي است كه از يك جمع ۲۷ نفره براي كانديداتوري تهران ۱۶ نفر گفتند ما كاري به جمع نداريم و براي خودمان كار ميكنيم. بادامچيان گفت: بنده و آقاي عسكراولادي از آيتالله مهدويكني كسب تكليف كرديم و ايشان دستور دادند به حضور ادامه دهيد، ما نيز اطاعت امر كرديم اگر چه ميدانستيم زماني در يك جمع چند نفر فقط براي خودشان كار ميكنند و ما نيز براي آنها تبليغ ميكنيم خودمان بازنده ظاهري خواهيم بود اما مهم تكليف بود كه انجام شد. به گفته اين مسئول، در انتخابات رياست جمهوري مقرر شده است هماهنگي فعاليتهاي اصولگرايان در پنج شهر شيراز، اصفهان، مشهد، اهواز و تبريز با مسئول جبهه پيروان خط امام و رهبري استان و در ساير استانها با دبير حزب موتلفه اسلامي استان باشد. اين فعال سياسي ابراز داشت: استكبار به انتخابات شوراهاي اسلامي چشم اميد دارد چرا كه اگر بتوانند عناصر نامناسبي را از پايين وارد مجموعه كنند ميتوانند در هماهنگيها اخلال بتراشند. قائم مقام حزب موتلفه اسلامي يادآور شد: اصلاحطلبان اميد چنداني به انتخابات رياست جمهوري ندارند و افتراقات بسياري بين خودشان وجود دارد. وي خاطرنشان كرد: آقاي عارف گفته من از طرف اصلاحطلبان كانديدا نميشوم، اما آنها ميتوانند مرا حمايت كنند كه اين امر به معناي آن است كه عارف ميداند مردم ديگر به اصلاحطلبان اقبال ندارند. بادامچيان عنوان كرد: در ميان اصلاحطلبان برخي تندروها قائل به تحريم انتخابات هستند، يك بخش ميگويد كسي مانند ميرحسين موسوي پيدا كنيم و حتي اگر رد صلاحيت شد به وي راي بدهيم، عدهاي از آنها نيز معتقد هستند بايد از يك چهره اصولگراي معتدل حمايت كرد. اين مسئول گفت: گروه ديگري از اصلاحطلبان عنوان ميكنند نه تحريم نه شركت بلكه بيتفاوتي پيش بگيريم، يك بخش ميگويند به جريان معتدل اصلاحات مانند عارف راي بدهيم و دست آخر بخشي نيز اعتقاد دارند كه بايد كار را به خود بدنه واگذار كرد كه هر كس ميخواهد شركت كند يا نكند. قائم مقام حزب موتلفه اسلامي اضافه كرد: جريان انحرافي كه امكانات مالي و رسانهاي دارد و با برخي از مديران مياني دولت در ارتباط است، در موارد بسياري با اصلاحطلبان همراهي ميكند و براي انتخابات برنامه دارد. وي ادامه داد: انتخابات رياست جمهوري به دليل كثرت نامزدها پيچيدهتر است و استكبار نيز اميد دارد كه بتواند آب را گلآلود كرده و جريانات مشابه سال ۸۸ را تكرار كند. بادامچيان يادآور شد: در ميان اصولگرايان هنوز تفرق وجود دارد چنانكه ولايتي، قاليباف و حداد عادل جريان سه نفره ايجاد كردهاند و البته معلوم نيست اگر سه نفر با يكديگر برابر هستند چرا نام آن را دو به علاوه يك گذاشتهاند. وي خاطرنشان كرد: ولايتي در ميان روحانيت محبوبتر است و اگر اين جريان به مرحله نهايي برسد بر دو فرد ديگر برتري ذاتي دارد. بادامچيان با بيان اينكه جبهه پايداري در قالب دو طيف تهران و قم مسئله انتخابات را پي ميگيرد، گفت: آيتالله مصباح يزدي انتقادات جدي به رئيس جمهور فعلي دارد. به گفته وي، از سويي بايد ديد كه مردم به كدام كانديدا گرايش دارند و مسلم است كه مردم خواهان بهبود وضعيت اقتصادي كشور هستند. بادامچيان افزود: مردم سئوال ميكنند كشوري كه در عرصههاي مختلف اين قدر پيشرفت دارد، با اين تعداد مسئولان دلسوز و سرمايههاي خدادادي كه موشكهاي كپي شده فلسطينيان از تكنولوژي آن گنبد آهنين رژيم صهيونيستي را در هم شكست، چرا بايد هنوز در مسئله تامين معيشت ضروري مردم مشكل داشته باشد