حميد لولايي - مطمئنم همه ما دست خدا يه بلوتوثي داريم ، بترس از اون روزي كه كاري كني كه خدا بلوتوثِ تو رو بخواد پخش كنه ...
تنها بازمانده خاندان اميركبيرمهر: قمرالملوك اعتماد قاجار نوه دختري اميركبير تنها بازمانده اين خاندان است كه اين روزها دريكي از آسايشگاه هاي استان البرز ۱۰۰ سال را پشت سر گذاشته و در انتظار تجربه طلوعي ديگر از زندگي است. تصور كنيد عقربه هاي ساعت خلاف جهت به سالهاي دور باز گردد و به شما بگويند ميتوانيد ملاقاتي با يكي از صدر اعظم هاي قاجار "امير كبير" داشته باشيد، چه حسي داريد؟ آناني كه با امير ملاقات داشته اند او را مردي درشت اندام و تنومند با موها و محاسني بلند توصيف كرده اند كه همواره جبه بر تن داشت و به منشيانش هم دستور مي داد جبه به تن كنند؛ گذاشتن كلاهي بلند بر سرش همواره او را متمايز مي ساخت. وزير مختار انگليس در يكي از گزارشهايش مينويسد "پول دوستي به هيچ وجه در امير راهي ندارد،همه وي را فردي مورد اطمينان و غير قابل فساد مي دانند." هرچند پول هايي كه به امير مي دادند و نگرفت دست آخر همه خرج كشتنش شد. فصل اول تاريخ : درباره امير كبير كتاب قطور و قديمي تاريخ را ورق ميزنم، به فصل قاجار ميرسم، سوار بر قطار تاريخ به سالها قبل سفر مي كنم، هياهوي كلاغ ها از فراز آسمان باغ به گوش مي رسد؛ بوته هاي گل سرخ در تلألو نور خورشيد خودنمايي مي كنند و فضا را در هر نسيم عطرآگين مي سازنند؛ عصريك روز بهاري است و جشني درباغ برپا است، قائم مقام فراهاني ميهماني ترتيب داده "محمد تقي" از پنجره آشپزخانه چشم به باغ دوخته، پدرصدايش مي زند و ميخواهد تا سيني شربت را براي ميهمانان ببرد درجريان مراودات نظرقائم مقام فراهاني به محمد تقي بچه آشپز۱۲ ساله جلب مي شود وقتي قائم مقام از او مي پرسد هديه چه مي خواهي مي گويد درس خواندن كنار بچههاي شما در مكتبخانه را. قائم مقام بعد از جشن عصرگاهي با فراخواندن محمد تقي به اندروني مي گويد:" ميخواهم نامههايم را به ويژه نامههاي خصوصيام را تو بنويسي.تجربههاي زيادي هست كه بايد بياموزي هم خط خوبي داري و هم نثري روان....." از اينجا بود كه محمد تقي به سمت منشي گري قائم مقام فراهاني درآمد. اينها بخش هايي از يادداشت هاي دوران كودكي "محمد تقي" اميركبير است كه مي توان در دل محفوظات تاريخي جستجويشان كرد و با خواندنشان به سالهايي دور سفر كرد. تاريخ نگاران او را به دو فرسخي شمال غربي شهرستان اراك قريه " هزاوه" منتسب مي دانند و زمان دقيقي از تاريخ تولدش در دست ندارند؛ اما آنچه به ثبت رسيده به سالهاي ۱۱۸۶ تا ۱۲۳۰ باز مي گردد. . "ميرزا محمد تقي خان فراهاني" شهره به " امير كبير" يكي از صدراعظم هاي ايران در دوران ناصر الدين شاه قاجار است. او در دوران صدرات خود قطار اصلاحات را با چند صد واگن و به منظور توسعه ي همه جانبه به راه انداخت شعارش حضور " افراد قابل و عاقل" بر سركارها بود؛ روزگار امير روزگار قحط الرجالي امين و آگاه و دشمنشناس هم بود...او مناصب بدون كار را حذف ، با القاب و عناوين مبارزه عملي كرد؛ به حفظ آثار تاريخي، توسعه صنعت، تنظيم امور مالياتي، مبارزه جدي با رشوه و ارتشا پرداخت. حقوق مفت خوران را قطع كرد، تاسيس بيمارستان، تقويت و ساماندهي ارتش، ايجاد نيروي دريايي، ساخت كارخانه شكر ريزي، قند سازي، نخ ريسي، كاغذ سازي را در دستور كار اجرايي قرار داد. پست خانه ايجاد كرد، نخستين مدرسه به سبك جديد "دارالفنون "را او بود كه در ايران تاسيس كرد، روزنامه وقايع اتفاقيه را زير چاپ برد امير كبير به زيباسازي تهران و پيشرفت پايتخت نيز كوشيد، در اين راستا دست به ساخت بازارامير و كاروانسراي امير و تيمچهاي نو زد. همچنين به پاكيزگي گرمابهها رسيدگي كرد و در انديشه ي كشاندن بخشي از آب رود كرج براي آشاميدن مردم تهران بود كه دوره ي زمامدارياش به پايان رسيد و اين طرح و ديگر انديشههايش ناكام ماند. از همه اينها مهمتر روحيه كار، غرور ملي، استقلال خواهي با محوريت قانون را سرلوحه امور خود در دوران سه سال و سه ماهه صدراتش قرار داد؛ اما ديري نپاييد اقدامات امير كبير خشم دستهها ي حكومتي را برانگيخت، با كارشكني هاي كج انديشان دست آخر شاه به صدراعظم خود بدگمان شده و اميركبيررا صدارت بركنار مي كند. در متن نامه ناصر الدين شاه و عزل امير كبير آمده است: "چون صدارت عظمي و وزارت كبري زحمت زياد دارد و تحمل اين مشقت بر شما دشوار است شما را از آن معاف كرديم بايد به كمال اطمينان مشغول عمارت نظام باشيد و يك قبضه شمشير و يك قطعه نشان كه علامت رياست كل كراست فرستاديم و به آن كار اقدام نماييد تا امر محاسبه و ساير امور را به ديگر چاكران كه قابل باشند واگذاريم." اميركبير بعد از عزل به فرمانروايي كاشان در مي آيد و برخي اقدامات روسيه موجب مي شود تا ناصرالدين شاه فرمان قتل اميركبير را صادر كند. امير سرانجام در روز ۲۰ ديماه سال ۱۲۳۰ در حمام فين كاشان به قتل رسيد و در كربلا به خاك سپرده شد. با تمامي اين اوصاف از اميركبير و ماندگاري اش در دل تاريخ است كه ملاقات با او حتي در چند دقيقه هم شايد آرزويي توام با وجد باشد؛دست برقضا اين فرصت براي ما مهيا شد تا گزارشي از نوه اميركبير "قمرالملوك اعتماد قاجار" تهيه كنيم؛ او شخصي نيست جز دخترتاج الملوك و نوه دختري اميركبير. اگر بخواهيم جزئي تر درباره او بررسي كنيم بايد به ازدواج هاي امير رجوع نماييم. تاريخ نويسان درباره ماحصل ازدواج هاي اميركبير اينطور آورده اند كه: محمد تقي خان فراهاني "اميركبير" دو بار ازدواج كرد، ازدواج اول وي با "جانجانخانم" دختر حاج شهبازخان بود، حاج شهباز خان عموي امير كبير و در زمان صدارت خود از اين زن جدا شده است. دومين همسر امير، يگانه خواهرتني ناصرالدينشاه "ملكزادهخانم" نام داشت و به "عزتالدوله" ملقب بود. او دختر محمد شاه و مهد عليا بود. او در شانزده سالگي به عقد ازدواج امير در آمد. امير در اين هنگام حدود چهل و سه ساله بوده است. اين ازدواج ظاهراً به خواست و اشاره ناصرالدين شاه صورت گرفته است. امير از نخستين همسر خود «جان جان خانم» كه دختر عمويش هم بود، سه فرزند داشت: ميرزا احمد خان زاده مشهور به «امير زاده» و دو دختر كه نام يكي از آنها «سلطان خانم» به ثبت رسيده است. عزت الدوله كه همان دختر محمد شاه قاجار باشد نيز دو دختر داشت كه يكي «تاج الملوك خانم» و ديگري «همدم الملوك» خانم نام داشتند. آنچه از نسل اميركبير دراستان البرز شاهد حضورش هستيم دختر" تاج الملوك" يعني" " قمرالملوك اعتماد قاجار" است. قمرالملوك قاجار متولد سال ۱۲۸۵ هجري قمري است و با اطلاعاتي كه كسب كرده ايم وي تنها بازمانده دوره قاجار در كشور است كه آخرين روزهاي عمر خود را دريكي از آسايشگاه هاي استان البرز سپري مي كند؛ او پيش تر در يكي از هتل هاي تهران زندگي مي كرده؛ تفاوت سبك زندگي شاهانه با آنچه دراين دوران تجربه مي كند شايد حرف هاي ناگفتي فراواني داشته باشد؛حضور اين بازمانده در البرز ديگر درنگي نمي طلبد و بدون وقت كشي بايد رفت... فصل دوم تاريخ: ديداري نابه فرجام با قمر الملوك قاجار ۱۸ ربيع الاول۱۴۳۴ هجري قمري يكي از روزهاي ديماه مصاف با ۱۸ ربيع الاول ۱۲۶۸ هجري قمري تاريخ به قتل رسيدن امير كبير در حمام فين كاشان بهترين زمان بود تا سري به نوه مشهورترين صدر اعظم ايران تنها بازمانده از دوره قاجار بزنيم؛ براي ديدار با او بايد راهي انتهاي شهر كرج جايي نزديك به كوه هاي البرز شويم. بارها و بارها درمحافل مختلفي شنيده بوديم كه ايران كوچك مهد مفاخر و مشاهير است اما اكنون ديگر حضورنسلي از دوره قاجار آن هم نوه اميركبير در استان البرز مهري متقن بر اين ادعا زد كه به واقع البرز مهد مفاخر، مشاهير و هنرمندان است. در يك صبح سرد زمستاني باراني راهي مسيري شديم كه ما را به نوه اميركبيرصداعظم ايران مي رساند؛ عكاس خبرگزاري مهر هم از روز قبل آفيش شده بود تا لحظه هايي ماندگار را از دل تاريخ بيرون بكشد و بازهم تيتر يك مفاخر فرهنگي كشور بنام البرزي ها ثبت شود. در طول مسير بارها و بارها تصوير اميركبير را در ذهن مرور كردم.... تا اينكه به آخرخط رسيدم. اينجا انتهاي كرج است، جايي نزديك به دامنه هاي ستبر البرز، در فراسوي قله ها، اينجا آسمان نزديك تر است انگار، كوچه اي عادي را طي كرديم تا به مجتمعي رسيديم كه نوه اميركبير در آنجا نگهداري مي شود، حتي نميشود تصوركرد كه نوه اميركبير يكي از برجسته ترين صدراعظم هاي ايران در چنين جايي زندگي مي كند! اين كوچه شبيه بسياري از كوچه هاي ديگر اين شهر است؛ اما پشت اين درها فرزندي ازنسل اميركبير زندگي مي كند كه گويا سالها است فراموش شده و در گوشه اي از يك آسايشگاه زندگي مي كند. دراين گيرو دارها و افكار بودم كه به خود آمدم و ديدم هنوز به اتفاق عكاس پشت درب سفيد اين مجتمع در انتظارهستيم... باوجود آنكه هماهنگي هاي لازم با بهزيستي بعمل آمده اما هنوز امكان ورود به داخل مجموعه را نداريم. ساعت ۱۱ صبح است و با اينكه بيش از يك ساعت است دق الباب كرده ايم اما درها هنوز به رويمان باز نشده؛ يك ساعت بعد تماس گرفته مي شود كه با تمام تلاش هايي كه صورت گرفته امكان ديدار با نوه اميركبير بنا به دلايل نامشخصي دست نمي دهد. فكرش هم ناراحت كننده است براي خبرنگار جماعت كار نشد ندارد حتي اگر بشود از ديوارهم براي شكار اين سوژه بايد چاره انديشي كرد و هرطور كه مي شود بنحوي وارد مجموعه شد درهمين فكر بودم كه درست در اوج نااميدي به يكباره خانمي ميانسال با روپوشي سپيد برتن و چمكه هاي عاج دار بلندي در را به رويمان باز مي كند و مي گويد اجازه داريد وارد شويد و كوتاه با مدير آسايشگاه صحبت كنيد تا شايد راضي شود. خانم جلوتر مي رود تا هدايت مسير را عهده دار شود.... از توصيف فضا جز يك حياط معمولي با شاخه هاي خشك در فصل سرد زمستان و قطره هاي باراني كه زمين را خيس كرده و پرده هاي آبي رنگي كه از پشت شيشه ها پيدا است چيزي چشم را به خودش جلب نمي كند. اين بار به حضور مدير مجموعه مي رسيم خانمي خوش سيما و مقرراتي كه پشت ميز رياست مجموعه قرار دارد، آن سوي خط از طرف بهزيستي كرج در حال هماهنگ كردن هستند اما گويا اين هماهنگي از نوعي ديگري است اينها را از شمه خبرنگاري ميشد حدس زد، گوشه اي از ديوار اين آسايشگاه تصاويري از سالمندان كنار هم چيده شده است...بارها و بارها عكس ها را زير رو كردم تا شايد نشانه اي از خاندان صدر اعظم ايران در آن پيدا كنم، اما انگار قرار است اين ديدار دست ندهد.... آن سوي ديوار ليستي از فهرست غذاي روزانه نوشته شده و كنارش منشوري از حقوق سالمندان.....مديرمجموعه بعد از آنكه مكالمه اش به پايان رسيد سعي مي كند كه متقاعدمان كند كه اين ديدار را فراموش كنيم؛ اما مگر ميشود!!! او مي گويد قمرالملوك دچار فراموشي و هذيان است، بعد از مرگش هم فقط وكيل اش است كه كارهايش را عهده دار خواهد بود.سپس شماره اي از وكيل خانوادگي قاجار را مي دهد، "آقاي عليزاده" ميگويند در صورت موافقت ايشان اجازه اين ملاقات را داريم. آقاي عليزاده پس از شنيدن صحبتها برخلاف مخالفت هاي مديرمجموعه كاملاً با ديدي باز موضوع را مي پذيرد و مي گويد بايد چند روز فرصت بدهيم!! قطعاً حلاوت اين ديدار با صبر شيرين تر خواهد بود؛ ما هم شايد دست از پا دراز تر از اين ديدار نافرجام بازگشتيم اما به اميد اينكه بزودي اين ديدار دست دهد. فصل سوم تاريخ: ديدار با نوه صدر اعظم ايران در البرز چند روز از بازگشتمان گذشت، از دست دادن سوژه اي به اين مهمي شايد تا سالها جاي افسوس را برايم باقي مي گذاشت از اين رو عزم خود را جزم كردم تا هرطور شده بدون توجه به نوع برخوردهاي احتمالي و...تنها تمركزم را روي سوژه اصلي قرار دهم. بالاخره پيگيري هاي مكرر جواب داد و از پايتخت مجوز اين ديدار به شرط ها و شروط ها صادر شد. اما اين ديدار يك شرط داشت و آن اينكه به هيچ عنوان مصاحبه اي با وي صورت نگيرد و تنها اجازه داريم عكس بگيريم!! در اين مواقع است كه مي گويند كاچي به از هيچي... طبق قولي كه داديم قرار شد فقط براي گرفتن عكس دوباره عازم آسايشگاه شويم. وقتي زنگ ورودي را به صدا درآورديم عكاس مهر عنوان كرد كه لنز دوربين اش را جا گذاشته؛ مثل خياطي كه قيچي ندارد!!! به واقع اين تاريخي ترين گزارشي است كه تا به حال نوشته ام و هيچ گاه فراموش نخواهم كرد... به هر روي مجبور شدم تا برگشت عكاس مدتي را با مديرمجموعه سپري كنم، كمي سخت بنظر مي رسيد...اما كم كم يخ شان باز شد و وقتي ديدند واقعاً مشتاق ديدن قمرالملوك هستم از من دعوت كردند كه به همراه شان طي سركشي وارد مجموعه و به قول قديمي ها وارد اندروني شان شويم... خلاصه در نخستين اتاق اين آسايشگاه نوه اميركبيرسكني گزيده بود، خانم پير و دوست داشتي كه ميخواستي ساعت ها كنارش بنشيني و با خاطرات گذشته به سالهاي دور سفر كني؛ اما افسوس كه اين مجوز را نداشتيم و فقط چند دقيقه اجازه گرفتن عكس وجود داشت.
مردي كه هيچ گاه سر خم نكرد
===================================
غلامرضا تختي روبروي شاه ايستاده. سران كشوري و لشكري و امراي ارتش هم دور تا دور ايستاده اند. تختي در مقابل ديدگاه شاه، بازوبند پهلواني كشتي ايران را كسب كرده. او حالا بايد سرش را خم كند تا شاه، مدال را دور گردنش بياندازد. اما نمي كند! شاه هم به روي خودش نمي آورد و دست هايش را بالاتر مي برد و مدال را تقديم مي كند به مردي كه هيچ گاه، سر خم نكرد
همراه اول . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . خداست....
عنكبوت طاووسي << >> آخرين خبر/ به گزارش نشنال جئوگرافي اين نوع عنكبوت نادر كه حركتي جهنده دارد به دليل رنگ آميزي عجيب بدنش به عنكبوت طاووسي شهرت پيدا كرده است.
شيوهي استفاده از موبايل و اينترنت در پنهان كارترين كشور -------------------------------------------------------------------------------- گشت و گذار در اينترنت، در پنهان كارترين كشور روي زمين چگونه است؟ پاسخ كوتاه اين است: دست كم با استانداردهاي ساير كشورها، عجيب و غريب. ولي در حالي كه ساكنان كره شمالي حاضرند تنها براي برقراري ارتباط با جهان بيروني، جان خود را به خطر بيندازند، اين ميتواند لحظهاي سرنوشت ساز براي تاريخ اين كشور باشد. -------------------------------------------------------------------------------- وبسايت هاي رسمي كره شمالي يك نكته جالب توجه دارند. برنامهاي هست كه بايد در كُد هر صفحه گذاشته شود. كاركرد اين برنامه ساده ولي بسيار مهم است. هرگاه نام كيم جونگ اون، رهبر كره شمالي، آورده شود، به طور اتوماتيك با اندازهاي بزرگتر از بقيه نوشته نمايش داده ميشود؛ نه خيلي بزرگتر ، فقط در حدي كه بيشتر به چشم بيايد. اين تنها يكي از جنبههاي "اينترنت" در اين كشور مرموز است. در كشوري كه شهروندان عمداً از هرگونه اطلاعات به غير از تبليغات حكومتي محروم نگاه داشته ميشوند، اينترنت هم محدود به نيازهاي حكومت است. با اين حال بسياري معتقدند كه اين تسلط در حال ضعيفتر شدن است. اسكات توماس بروس، كارشناس مسائل كره شمالي كه مقالات بسياري درباره اين كشور نوشته است، مي گويد: "دولت ديگر نميتواند مثل گذشته، هم ارتباطات اين كشور را رصد كند. اين پيشرفت بزرگي است." در پايتخت كره شمالي، تنها يك كافي نت وجود دارد در پيونگ يانگ، پايتخت كره شمالي، تنها يك كافي نت وجود دارد. كساني كه وارد اينجا ميشوند، خواهند ديد كهكامپيوترها به جاي ويندوز با "ستاره سرخ" كار ميكنند: سيستم عامل مخصوص كره شمالي كه بنا بر گزارش ها به سفارش رهبر فقيد اين كشور، كيم جونگ ايل، ساخته شده است يك فايل كه از ابتدا بر روي سيستم عامل نصب شده است، اهميت هماهنگي سيستم عامل با ارزش هاي اين كشور را توضيح ميدهد. تقويم كامپيوترها به جاي سال 2012، سال 101 را نشان ميدهد: تعداد سالهايي كه از تولد كيم ايل سونگ (رهبر اسبق اين كشور كه نظريات سياسياش نقش تعيين كننده در سياستگذاري ها دارد) گذشته است. در كشوري كه شهروندان عمداً از هرگونه اطلاعات به غير از تبليغات حكومتي محروم نگاه داشته ميشوند، اينترنت هم محدود به نيازهاي حكومت است. با اين حال بسياري معتقدند كه اين تسلط در حال ضعيفتر شدن است شهروندان عادي به "اينترنت" دسترسي ندارند. اين امتياز ويژه در انحصار تعداد اندكي از افراد كه به "خواص" شناخته ميشوند و تعدادي از دانشگاهيان و دانشمندان قرار دارد. چيزي كه در اينجا به عنوان اينترنت عرضه ميشود بهقدري باريك و كم عمق است كه بيشتر شبيه به اينترانت (شبكه داخلي) يك شركت پر زرق و برق است تا شبكه بينالمللي گسترده اي كه در ديگر كشورها سراغ داريم. بروس ميگويد: "سيستمي به راه انداخته اند كه هميشه بتوانند آن را كنترل كنند و در صورت نياز از كار بيندازند." اين سيستم "كوانگ ميونگ" نام دارد و توسط تنها ارائه دهنده خدمات اينترنتي اين كشور، كه در دست دولت است، اداره ميشود. به گفته بروس، اين سيستم بيشتر متشكل است از "تالارهاي گفتگو، امكانات چت و رسانههاي دولتي". تعجب ندارد كه در اينجا خبري از توييتر نيست. سيستم عامل ستاره سرخ داراي نسخهاي اقتباسي از مرورگر فايرفاكس است كه "نائنارا" نام دارد: نامي مشترك با پورتال رسمي اين كشور كه نسخهاي به زبان انگليسي هم دارد. بيشتر وبسايت ها شامل سرويس هاي خبري، مثل صداي كره و ارگان رسمي حكومت، "رودونگ سين مون"، هستند. ولي هر كس كه بخواهد محتوايي براي اين "اينترنت" توليد كند بايد مراقب باشد. خبرنگاران بدون مرز (سازماني كه بر آزادي مطبوعات در جهان نظارت ميكند) ميگويد برخي روزنامهنگارهاي كره شمالي، صرفاً به خاطر يك غلط ديكته اي در مقالاتشان، به اردوگاه هاي "انقلابي شدن" فرستاده شده اند. گذشته از اينترانت كوانگ ميونگ، برخي از افراد در كره شمالي، به اينترنت فيلتر نشده دسترسي دارند. هرچند به نظر ميرسد كه تعداد آنها از چندين خانواده كه مستقيماً با كيم جونگ اون در ارتباطند، بيشتر نباشد. در پيونگ يانگ، پايتخت كره شمالي، تنها يك كافي نت وجود دارد. كساني كه وارد اينجا ميشوند، خواهند ديد كهكامپيوترها به جاي ويندوز با "ستاره سرخ" كار ميكنند: سيستم عامل مخصوص كره شمالي كه بنا بر گزارش ها به سفارش رهبر فقيد اين كشور، كيم جونگ ايل، ساخته شده است تشبيه زيرساخت اينترنت كره شمالي به يك "پشه بند" امتناع كره شمالي از دادن اجازه به شهروندانش براي اتصال به وب در تقابل با پذيرش اين موضوع است كه، مانند موضوع تجارت، اين كشور براي ادامه بقا نياز دارد تا فضا را كمي باز كند در حالي كه چين "فايروال بزرگ" بدنامش را دارد، زيرساخت تكنولوژيك كره شمالي به يك "پشه بند" تشبيه شده است كه تنها به حداقلي از امور ضروري اجازه ورود و خروج ميدهد. پاي موبايل كه در ميان باشد، اين پشه بند سوراخهاي زيادي دارد. در كره شمالي تنها يك شبكه موبايل رسمي وجود دارد در حالي كه در كره شمالي يك شبكه موبايل رسمي وجود دارد، كه خدمات اينترنت و مكالمات بينالمللي ارائه نميكند، دسترسي مردم به گوشي هاي موبايل چيني، كه از مرز قاچاق شدهاند، رو به افزايش است. اين گوشي ها معمولاً تا فاصله 10 كيلومتر از مرز دو كشور كار ميكند؛ البته با مخاطرات بسيار. مردمي كه مخفيانه از موبايل استفاده ميكنند نت كرتچون، يكي از مۆلفين گزارش مهمي در مورد تغييرات فضاي رسانه اي در كره شمالي، ميگويد: "بيست سال پيش فكرش را هم نميشد كرد كه مردم حاضر باشند تا اين حد خطر كنند." براي اين گزارش كه "گشايش كم سر و صدا" نام دارد، با 420 نفر كه از اين كشور فرار كردهاند مصاحبه شده است. در ميان صحبتهاي اين افراد نمونههايي از زحمتي كه اين افراد، براي استفاده از اين گوشي هاي غيرقانوني، متحمل ميشوند را ميتوان ديد. يكي از مصاحبه شوندگان، مردي 28 ساله است كه در ماه نوامبر 2010 اين كشور را ترك كرده است، او ميگويد "براي اطمينان از اينكه فركانس گوشي ام رديابي نميشود، ظرفشويي را پر از آب ميكردم و در يك پلو پز را، هنگام صحبت كردن با تلفن، روي سرم مي گذاشتم. نميدانم فايده داشت يا نه، ولي هيچوقت دستگير نشدم." در حالي كه تلاش اين مرد از لحاظ علمي پرسش برانگيز است، ترس او كاملاً قابل درك است. آقاي بروس ميگويد: "داشتن گوشي هاي موبايل غيرقانوني اتهام بزرگي است. حكومت تجهيزاتي را براي رديابي كساني كه از آنها استفاده ميكنند خريداري كرده است. اگر از آنها استفاده كنيد، بهتر است در جايي پرجمعيت و براي مدت زماني كوتاه، اين كار را بكنيد."
بشارت باد بر آقا صاحب الزمان(عج) و شما دوستان كه آمد ماه ربيع . . . مشكي از تن به درآريد ربيع آمده است خم ابرو بگشاييد ربيع آمده است مژده اي ختم رسل داد كه: آيد به بهشت هر كه بر من خبر آرد كه ربيع آمده است بهار صلوات است امشب: اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بولتن نيوز: دانستن ليست "ترين ها" همواره از جمله مطالبي بوده است كه علاقمندان زيادي براي خود دارد و يكي از اين ليست ها، ليست پولدارترين افراد است كه همواره در حال تغيير و تحول است. مجله فوربس كه هرساله ليست پولدارترين افراد دنيا منتشر مي كند، امسال در يك اقدام جالب، با معادل سازي ارزش دارايي افراد در مقاطع زماني مختلف تا كنون، براي اولين بار ليستي را منتشر كرده است كه در آن ۲۰۰ نفر كه در طول تاريخ بيشترين ثروت را داشته اند معرفي شده اند. اولين نفر در اين ليست كه به عنوان پولدارترين فرد در تاريخ معرفي شده، چنگيز خان با ۴۱۷ ميليارد دارايي است! نكته جالبي كه در اين ليست به چشم مي خورد، وجود تنها يك ايراني در اين ليست ۲۰۰ نفره است، كه در اين رده بندي جايگاه ۱۹۳ را به خود اختصاص داده است. بر خلاف تصور اكثر ايرانيان در مورد پولدارترين فرد ايراني! اين عنوان به پير اميديار، مدير سايت ebay اختصاص دارد. اميديار در سال ۱۹۶۷ در كشور فرانسه- پاريس به دنيا آمد. پدر او ايراني و مادرش فرانسويست. وي در ۶سالگي به همراه خانواده خود به امريكا مي رود و در كالج نافتز در رشته علوم رايانه تحصيل ميكند. اميديار در سال ۱۹۹۵ سايت ebay را تنها از روي سرگرمي راهاندازي مي كند ولي پس از گذشت اندكي اين سايت به يكي از بزرگترين و پردرآمد ترين سايت هاي اينترنتي تبديل مي شود. Ebay به عنوان اولين سايت حراجي اينترنتي لقب گرفته است. اين سايت در حال حاضر تعداد ۶۰۰۰ كارمند دارد و در سال ۲۰۰۵ ميلادي معادل ۴۴۱ ميليون دلار سود داشته است. ebay در حال حاضر ۱۴۴ ميليون عضو دارد و روزانه ميليون ها معامله بصورت مجازي در آن صورت مي گيرد. اميديار در ليست ثروتمندان حال حاضر دنيا در رتبه ۱۷ قرار دارد و ثروت او حدود ۸ ميليارد دلار برآورد شده است